أنارستان

أنارستان
بایگانی

۴۶ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است

عصرها که در کلینیک رو قفل میکنم به قصد عزیمت به منزل، حیاط و کل مجموعه به طرز غریبی ساکته...

صدای قارقار کلاغ ها توی محوطه میپیچه

در این بین یه گربه سفید/طوسی هر روز میاد کنار در خروجی و بدرقه م میکنه

روزهایی هم که اون اطراف نیست با چندتا صدای پیشت پیشت میفهمه و خودش رو میرسونه.

دوستی ما از کجا شروع شد؟

از پیشکش چند تیکه گوشت به محضر همایونی

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۱ ، ۱۹:۳۲
أنارستان

داشتم بین دفترها انتخاب میکردم. بین طرح های رنگ وارنگ انتزاعی چشمم به طرح یک وسپای نارنجی رنگ با چراغ جلو زرد افتاد، خب من که هیچ وقت از رنگ نارنجی خوشم نیامده..

دقایقی بعد سبد خرید را روی صفحه نقاله فروشگاه گذاشتم. رنگ جیغ نارنجی و طرح موتور میان انبوه خوراکی ها توی چشم میزد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۱ ، ۲۰:۴۹
أنارستان

تنها جایی که برای آرامش داشتن میتونم برم  پشت بومه

که متاسفانه اونجا هم صدای جیغ و داد همسایه ها میاد...

 

 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۰۱ ، ۲۳:۰۲
أنارستان

اهل فن بیان نظر بدن ببینم فقط منم که فکر میکنم اسپیلنت بینی بیرانوند مشکل آیرودینامیکی داره

یا واقعا داره؟!

احساس میکنم یه ارتوپدفنی ناشی رو گذاشتن اونجا گفتن از روی الگوها قالب بزن،

فقط یجوری کار رو دربیار که حداقل ترموپلاستیک لازم مصرف بشه...

آخه واقعا اون قراره جلوی چی رو بگیره؟!

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۰۱ ، ۲۲:۱۶
أنارستان

تبلیغات این روزهای مجازی:

میخوای کاری کنی که شب یلدا چشم جاری هات رو کور کنی؟!....

 

کلا اصل و اساس بر مبنای لت و پار کردنه، یعنی شما میخوای خوبم باشی باید با این هدف باشه که بقیه تحت اثر این خوبی دچار آسیب روحی بشن.

جز یک بیمار چه کسی میتونه چنین تبلیغی رو انجام بده؟

و جز یک بیمار چه کسی میتونه با چنین تبلیغی دچار تکاپوی رقابت بشه؟!

 

 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۰۱ ، ۲۲:۰۷
أنارستان

من با خودم فکر میکنم که یه شیرینی میخورم، چیزی نمیشه که..

اما ردپای اون شیرینی در بیماری های دور و نزدیک آشکار میشه

 

من با خودم فکر میکنم که یه زباله میریزم حالا، یدونه که چیزی نیست

اما اثر اون زباله در حال و آینده زمین رویت میشه( وضع فعلی محیط زیست)

 

من با خودم فکر میکنم، حالا یه شوخی دوستانه بود دروغ نگفتم که

اما اثرش در روان خودم و فرد مقابلم و به تبع جامعه آشکار میشه

 

من....

شما چی به ذهنتون میرسه؟!

 

 

 

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۰۱ ، ۱۰:۰۱
أنارستان

کاری که یک آدم سایکوپات میتونه با شما بکنه، زلزله ۹ ریشتری به گرد پاش هم نمیرسه،

یک کم در روابطتون دقت کنید..

 

 

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۱ ، ۲۳:۲۰
أنارستان

دوران دانشگاه یه استاد داشتیم سر کلاس ادای همی پلژی اسپاستیک(نوعی معلولیت  جسمی)درمیاورد و هر کسی که میخندید رو از اون واحد مینداخت...

من هنوزم یادش میفتم خنده م میگیره!!

 

 

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۱ ، ۲۱:۱۳
أنارستان

 

میپرسم اسم کوچولویتان چیست؟

جواب میدهد : فرحان...

بلافاصله توی ذهنم پلی میشود :

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۱ ، ۱۹:۱۰
أنارستان

بعضی از صحنه های زندگی اینجوری ان که تو میخوای از پنجره برج غربی سوار بر هیپوگریفت بپری بیرون

ولی خب، هیپوگریف نداری...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۰۱ ، ۲۲:۴۲
أنارستان