أنارستان

أنارستان
بایگانی

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

.


با مجموع این کارها می‌خواهند این ملت را که پشتوانه‌ی واقعی و حقیقی این انقلاب و نظام است، از انقلاب و نظام جدا کنند. البته سعی خود را کرده‌اند، ولی مسلم است که نخواهند توانست. مردم، ایمان و پایبندی خود را به دین، اعتقادات و ارزشهای والای اسلامی نشان داده‌اند و امروز از الفاظ به ظاهر زیبایی که دشمنان این ملت بر زبان جاری می‌کنند، فریب نمی‌خورند. شما می‌بینید امروز در تبلیغات امریکاییها و اظهاراتشان - نه فقط در سطح رسانه‌ها، بلکه در سطح رؤسا و نمایندگان و رئیس جمهورشان و دیگران - از اصلاحات در ایران اسم آورده می‌شود.

اصلاحات، کلمه‌ی قشنگی است. آن اصلاحی که امریکاییها می‌خواهند در ایران انجام گیرد، عین فساد است. آنها می‌خواهند نظام جمهوری اسلامی را که تبلور ایمان مردم و استقلال‌خواهی آنهاست، از بین ببرند. اصلاحات به نظر امریکاییها یعنی از بین رفتن نظام جمهوری اسلامی. آنها می‌خواهند ملت ایران روی خون شهدای خود قدم بگذارد، ایمان و عقاید و باورهای خود را لگدمال نماید، به تاریخ و گذشته‌ی خود پشت کند و در مقابل فشار سیاسی و تبلیغاتی تسلیم شود.

 آنها با هر اصلاح واقعی در این کشور مخالفند. شما ببینید وقتی مبارزه‌ی با فساد مطرح می‌شود و دستگاههای اجرایی و قضایی در راه مبارزه با فساد اقدام می‌کنند، از طرف همین دستگاههای تبلیغاتی دشمنان و عواملشان در داخل، علیه این حرکت، جنجال و هیاهو شروع می‌شود. اینها طرفدار اصلاحند؟! مبارزه با فساد را با انواع تهمتها متهم می‌کنند، برای این‌که انجام نگیرد؛ چرا؟چون این، یک کار اساسی در کشور است.از نظر امریکا، اصلاح‌طلبان، نقابدارانی هستند که به خیابانهای تهران بیایند و شیشه‌های مغازه‌ی مردم را بشکنند یا اتومبیل مردم را آتش بزنند!

هرکس در هر گوشه‌ای از کشور علیه مصالح این ملت، انقلاب و امام حرفی بزند، از نظر آنها اصلاح‌طلب است! من اصرار دارم که جناحهای سیاسی، حساب خود و شعارهای خود را از حساب امریکا جدا کنند و روشن نمایند که آنچه امریکاییها می‌گویند، چیست و آن چیزی که آنها می‌خواهند، چیست.
اصلاحات باید تعریف شود. اصلاح واقعی در این کشور این است که فقر ریشه‌کن شود؛ تبعیض وجود نداشته باشد و فساد اداری و اقتصادی نباشد. در راه این چیزها مانع‌تراشی می‌کنند؛ آن‌گاه برای ملت ایران دل می‌سوزانند!


بیانات در دیدار اعضای ستادهای نمازجمعه
5 مرداد 1381




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۵۵
أنارستان




1-دو جناح برای این کشور مثل دو بالند، که کشور با این دو بال می‌تواند پرواز کند. اما اگر یکدست کردنی که آنها دستگاه را متهم می‌کنند، معنایش حاکمیت یکپارچه و اجازه ندادن به شکاف در حاکمیت و در اصول است، این لازم است. در هیچ جای دنیا به کسانی که به قانون اساسی و اصول آن کشور معتقد نیستند، اجازه نمی‌دهند در بخش‌های حاکمیت وارد شوند. در کجای دنیا چنین اجازه‌یی داده می‌شود؟

 

 

آیا در امریکا و انگلیس و جاهای دیگر به کسی که با اصول و ارزش‌های امریکایی مخالف است، اجازه می‌دهند در رأس حکومت بیاید؟ شما می‌بینید در مبارزات انتخاباتی‌شان اختلاف بین دو حزب و دو جناح بر سر چیزهای بسیار جزئی‌تر از این حرف‌هاست؛ بزرگترین‌اش این است که به عراق حمله کنیم یا نکنیم - یک جناح می‌گوید حمله کنیم، یک جناح می‌گوید حمله نکنیم - والّا اختلاف سر مسائلی از این قبیل است که مالیات فلان جنس را افزایش دهیم یا نه؛ راجع به مسائل زیست محیطی چنین بکنیم یا نه. مگر در دنیای دمکراسی اجازه می‌دهند که کسانی که با اصول و مبانی یک نظام مخالفند، بیایند داخل حاکمیت آن نظام شوند؟ هیچ جای دنیا چنین اجازه‌یی نمی‌دهند. البته معلوم است که ما هم اجازه نمی‌دهیم. کسانی که قانون اساسی را قبول ندارند، کسانی‌که اصل نظام جمهوری اسلامی را قبول ندارند، اینها بیایند در رأس نظام جمهوری اسلامی قرار بگیرند؟! اسم این اصلاح‌طلبی است؟(این سخن اخیرا" هم عنوان شده از زبان ایشان)

 

2-بنده دعوای اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم‌بندی را غلط می‌دانم. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح‌طلب، اصولگرا نیست. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، آدم بی‌اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می‌کند که بشدت ضد سرمایه‌گذاری و سرمایه‌داری حرکت کند، یک روز هم منافع‌اش یا فضا ایجاب می‌کند که طرفدار سرسخت سرمایه‌داری شود؛ حتی به شکل وابسته و نابابش! نقطه‌ی مقابل اصلاح‌طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح‌طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به صورت روزبه‌روز و نوبه‌نو.

 

3-ما باید روش‌ها را اصلاح کنیم. در روش‌ها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهی به مرحله‌یی می‌رسیم که امروز دیگر جواب نمی‌دهد؛ باید مرحله‌ی دیگری را شروع کنیم. حفظ اصول و اصلاح روش‌ها، معنای اصلاح‌طلبی است.

 

4-البته از نظر امریکایی‌ها اصلاح یعنی ضدیت با نظام جمهوری اسلامی. رضاخان آمد اصلاحات راه انداخت؛ محمدرضا هم آمد اصلاحات راه انداخت؛ این همان چیزی است که بنده گفتم اصلاحات امریکایی. این اصلاحات به درد خودشان می‌خورد. ملت ایران اصلاح را براساس اصول خود انجام می‌دهد.(اصلاحات رضاخانی)

 

بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان  نوزده اردیبهشت 1384

 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۲۷
أنارستان



بنده با شعار اصلاح صددرصد موافقم؛ اصلاح در روشها، اصلاح در شیوه‌ها، و استقامت در هدفها و مبانی (نکته ی مهم این مبانی است که فرموده اند، باید ببینیم مبانی چیست و اهداف و موارد نقض استقامت به دست آید. مثلا" فلان آقا در فلان موضع چنین کاری کرد یا خط مشی کلی و شعارها ضد این استقامت است...آنجایی که میگویند باید نظم نوین جهانی را پذیرفت، یا باید با دنیا کنار آمد)

 

.
در اهداف و مبانی، ملاک ما باید «فاستقم کما امرت» باشد. به‌هیچ‌وجه عدول از مبانی و عدول از ارزشها جایز نیست؛ اهداف، اهداف الهی است و هیچ تردید، شک یا ارتدادی از این اهداف جایز نیست؛ اما در روشها بایستی تکامل، اصلاح، تغییر و رفع خطا، جزو کارهای دائمی و برنامه‌های همیشگی ما باشد؛ ببینیم کدام روش ما، ولو به آن عادت کرده باشیم، غلط است، آن را عوض و اصلاح کنیم.

باید مراقب باشیم که جای این تعبیرات عوض نشود؛ یعنی ما در زمینه‌ی اهداف، می‌گوییم استقامت؛ باید جای «هدف» را با «روش» اشتباه نکنیم. استقامت در روشها لازم نیست، استقامت در اهداف لازم است. در کار روشها آزمون و خطا جاری است. البته باید از تجربه‌ها استفاده کنیم که آزمون ما آزمون موفقی باشد و نخواهیم که دائم تجربه کنیم و پشت‌سر هم اشتباه؛ اما در زمینه‌ی اهداف، بایستی قرص و محکم بایستیم و یک قدم پایین نیاییم(هدف ما از انقلابمان چه بود؟ که نباید یک قدم از آن کوتاه آمد؟ کدام شعار است که اهداف انقلاب را نفی میکند؟)

. البته انحراف از هر دو نیز اشتباه است. بعضی به نام نواندیشی و به نام اصلاح، در هدفها تغییر ایجاد می‌کنند؛ در هدفها تجدیدنظر می‌کنند؛ اصلاح نیست؛ این برگشتن از راه و عقبگرد است؛ ارتجاع است. ما اگر امروز اهداف والای انقلاب اسلامی را، چه در زمینه‌های فرهنگی، چه در زمینه‌های اقتصادی، چه در زمینه‌های حکومتی و سیاسی، دست بزنیم و برگردانیم به سمت آنچه که احیاناً دنیا - دنیای مادی و سلطه؛ دنیای تحت پنجه‌ی شیطان - هم از ما مطالبه می‌کند، این ارتجاع به گذشته(ارتجاع به گذشته) است.

در گذشته، در دوران طاغوت، همین اهداف دنیایی حاکم بود؛ منتها با ابزارهای بسیار فاسد و زشت و وابسته. ما نباید این ارتجاع را قبول بکنیم. اهداف ما اهداف الهی است؛ حکومت اللَّه و توحید و رفتن به سمت جامعه‌ی حقیقی دینی و حاکمیت احکام الهی است. البته در نقطه‌ی مقابل، باید به نام صلابت، دچار تحجر هم نشویم و روشهایی را که امتحان کرده‌ایم و غلط از آب درآمده، رویش پافشاری نکنیم. بنابراین، بنده با شعار اصلاح صددرصد موافقم؛ اصلاح در روشها، اصلاح در شیوه‌ها، و استقامت در هدفها و مبانی.

 

(اصلاح فقط در چه مواردی؟)

 

البته ممکن است کسی به نام اصلاح، بخواهد در مبانی دست ببرد(هوشمندی)

؛ همچنان‌که غربیها این را خواستند. شما دیدید در این چند ساله در رسانه‌ها و در تبلیغات جهانی، دائماً روی اصلاح در ایران تکیه کردند. آنها نمی‌خواستند که اگر ما در زمینه‌ی اقتصادی اشتباهی داریم، یا در زمینه فرهنگی و تبلیغاتی ناپختگی داریم، آن را اصلاح کنیم،(غرب کدام اصلاحات را نمیخواهد؟)

بلکه می‌خواستند ما در مبانی و در حاکمیت شرع و حاکمیت اللَّه تجدیدنظر کنیم.(غرب کدام نوع اصلاحات را میخواهد که در واقع افساد است)

 این، همان اصلاحی است که ما همیشه در پیشبرد اهداف استکبار در ایران، مشاهده کرده‌ایم. رضاخان هم که آمد، به عنوان اصلاح آمد؛ او هم گفت می‌خواهم اصلاح کنم!

این‌که ما در مبانی دست ببریم و در اهداف تجدیدنظر کنیم، اصلاح نیست؛ افساد است. اصلاح معنایش این است که ما با حفظ اهداف والا و صراحت در بیان آنها - نباید هیچ‌گونه تقیه‌یی در بیان اهداف و ارزشها و مبانی کرد. ما امروز یک دولت بزرگ و یک قدرت هستیم که ملتی پشت سر ما هستند. این‌جا، جای بیان حقیقت در مبانی اسلامی و در حاکمیت اللَّه است؛ ما بایستی این‌جا حقیقت را بیان کنیم - در روشهای خودمان تجدیدنظر کنیم و ببینیم چه کاری بایست انجام می‌دادیم که نداده‌ایم، و چه کاری نباید انجام می‌دادیم که داده‌ایم.
من به عنوان انسانی که در جریان مسائل کشور از اول انقلاب تا حالا از نزدیک بوده‌ام، عرض می‌کنم که پیشرفتهای ما در همه‌جا، ناشی از ایستادگی و استقامت بر پایه‌ی ارزشها بوده است؛ هرجا که استقامت کردیم و بر مبانی خودمان پافشاری کردیم و از آن کوتاه نیامدیم و در مقابل تهدیدها خودمان را نباختیم، آن‌جا پیشرفت کرده‌ایم.

 

بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری

31 شهریور 1393




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۱۴
أنارستان



.

 

 

 

1-بله، بنده گفته‌ام و باز هم میگویم که آن کسانی که حتّی نظام را قبول ندارند بیایند در انتخابات شرکت کنند، رأی بدهند، امّا نه‌اینکه کسی که نظام را قبول ندارد، بخواهند مجلس بفرستند. هیچ‌جای دنیا چنین چیزی وجود ندارد که [وقتی‌] ما گفتیم آقا شما که نظام را قبول نداری بیا، بگوید خیلی خب، پس اجازه بدهید من به کسی رأی بدهم که او هم نظام را قبول ندارد؛ این معنی ندارد.

 

2­-
 
نکات دیگری هم وجود دارد: همه به قانون تمکین کنند. من خیلی خوشم آمد که دیدم آقایان محترم، هم جناب آقای جنّتی (حفظه‌الله)، هم جناب آقای رحمانی فضلی، روی مسئله‌ی قانون‌گرایی تکیه کردند؛ این توصیه‌ی همیشه‌ی ما است. بنده همیشه به دست‌اندرکاران ذی‌ربط در قضیّه‌ی انتخابات تأکیدم این است که میگویم پا را جای قرصی بگذارید؛ جای قرص، نقطه‌ی قانونی است؛ قانون. مرّ قانون را رعایت کنید.

 

3-به نهادهای قانونی اهانت نشود؛ این را توجّه کنید. یک نهاد قانونی را که یک وظایفی دارد، نباید مورد افترا قرار بدهیم یا مورد اهانت قرار بدهیم. نهاد قانونی، نهاد قانونی است؛ نه‌اینکه اشتباه نمیکند؛ هر نهاد قانونی‌ای مثل همه‌ی آدمها، مثل این حقیرِ پُر از تقصیر و اشتباه ممکن است اشتباه کنیم امّا این موجب نمیشود که ما یک نهاد قانونی را مورد اهانت قرار بدهیم، در انظار عمومی، در تبلیغاتمان، در حرفهای خودمان تخفیف کنیم؛ نه، این باب اگر باز شد، هرج‌ومرج خواهد شد. خب، سلیقه‌ی جنابعالی این است، به فلان نهاد قانونی بی‌احترامی میکنی، یکی دیگر سلیقه‌ی دیگری دارد، به آن نهاد قانونی‌ای که تو به آن وابسته هستی بی‌احترامی میکند؛ این خوب است؟ این باب را باز نکنند.

 

4-اذهان عمومی را مشوّش نکنند که آقا، معلوم نیست چه خواهد شد، نمیدانیم چه خواهد شد. این کار بسیار غلطی است؛ قبلاً هم من تذکّر داده‌ام؛ بگذارید مردم همچنان‌که حق است، همچنان‌که واقع است، با شوق، با ذوق، با نشاط بروند به سمت انتخابات. تشویش افکار عمومی کار بسیار غلطی است؛ مردم را به انتخابات بدبین نکنند.

 

5-نامزدهای انتخاباتی به یکدیگر اهانت نکنند؛ خب، جنابعالی نامزد هستید، معتقدید که آدم صالحی هستید، آدم برجسته‌ای هستید؛ بسیار خوب، از خودتان هرچه میخواهید تعریف کنید بکنید امّا به رقیبتان اهانت نکنید، به رقیبتان تهمت نزنید، از رقیبتان غیبت هم نکنید؛ تهمت و افترا یعنی نسبتی بدهید که واقعیّت ندارد، [امّا] غیبت یعنی نسبتی بدهید که واقعیّت دارد؛ غیبت هم نباید بکنید. بنابراین این هم یک وظیفه است و یک معیار است برای سلامت انتخابات. نمایندگان بروند آنچه را در وسعشان، در قدرتشان، در صلاحیّتشان هست، برای مردم بیان کنند؛ مردم هم نگاه میکنند، خوششان می‌آید رأی میدهند، خوششان نمی‌آید رأی نمیدهند؛ این میشود [انتخابات‌] سالم.

 

 

6- وعده‌های غیر عملی ندهند؛ بعضی از نامزدها، وعده‌هایی به مردم میدهند که خودشان هم میدانند از دست آنها ساخته نیست؛ شما که نمیتوانی این وعده را عملی کنی، چرا به مردم وعده میدهی؟ چرا مردم را امیدوار میکنید به چیزی که میدانید نخواهد شد؟ گاهی وعده‌های غیر قانونی میدهند! [میگویند] فلان عمل را انجام میدهیم درحالی‌که میدانند آن عمل خلاف قانون است؛ یا خلاف قانون اساسی است، یا خلاف قانون عادی است؛ وعده‌های این‌جوری هم ندهند؛ شعارهای غیر قانونی ندهند. با مردم صادقانه باید برخورد کرد؛ همه‌ی ملّت ما این‌جور هستند که صداقت را احساس میکنند، درک میکنند؛ وقتی ما غیر صادقانه برخورد کردیم، ممکن است کسانی یک لَمحه‌ای(۲) و لحظه‌ای به اشتباه دچار بشوند لکن بعد حقیقت معلوم خواهد شد؛ باید صادقانه با مردم رفتار کرد، صادقانه باید با مردم حرف زد. این جزو آداب حتمی انتخابات سالم است.

 

 

 

7-یک عادتی هم در بعضی پیدا شده است که همین‌طور مدام تکرار میکنند «تندروها، تندروها»؛ خب بله، تندرَوی و کندرَوی -طرف افراط و تفریط- هر دو بد است، این معلوم است امّا [اینکه] تندروی چیست، کندروی چیست، خطّ میانه کدام است، چیزهای خیلی واضح و روشنی نیست، جزو مسائل بیّن نیست، تبیین لازم دارد. چون برای ما خیلی زیاد خبر می‌آید؛ این روزنامه‌ها و مطبوعات گوناگون را هم آدم نگاه میکند، من میفهمم که بعضی وقتی میگویند تندروی، جریان حزب‌اللّهی و مؤمن مورد نظرشان است؛ نه، جریان مؤمن را، جریان انقلابی را، جوانان حزب‌اللّهی را متّهم نکنید به تندروی؛ اینها همان کسانی هستند که با همه‌ی وجود، با همه‌ی اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویّت ملّی لازم باشد، مسئله‌ی جان دادن و خون دادن مطرح باشد، همینها هستند که به میدان می‌آیند. به صِرف اینکه یک جایی یک قضیّه‌ای واقع بشود که مورد قبول و تأیید نباشد، فوراً پای حزب‌اللّهی‌ها را [وسط] بکشند، مثل قضیّه‌ی سفارت عربستان که البتّه کار بسیار بدی بود، کار غلطی بود و هرکسی کرده باشد کار غلطی است؛ جماعت مؤمن را، جوانهای انقلابی را که هم انقلابی‌اند -چون بنده با این جوانها تا حدود زیادی و از دور و نزدیک اُنس دارم- هم خیلی اوقات عقلشان و فهمشان و تعقّلشان هم از بعضی از بزرگ‌ترها خیلی بیشتر است، خوب میفهمند، خوب تحلیل میکنند، خوب مسائل را تشخیص میدهند و سینه‌چاک انقلابند، سینه‌چاک اسلامند، به این بهانه ما تضعیف کنیم که فلان قضیّه در فلان‌جا اتّفاق افتاده است که اتّفاق بدی بوده! بله، سفارت عربستان که هیچ، در سفارت انگلیس هم که چند سال پیش، آن اتّفاق افتاد، بنده بدم آمد؛ اصلاً هیچ قابل قبول نیست این‌جور عملیّات؛ این عملیّات عملیّات بسیار بدی است، به ضرر کشور و به ضرر اسلام و به ضرر همه است؛ این را بهانه قرار ندهند برای اینکه جوانهای انقلابی ما را مورد تهاجم قرار بدهند؛ این هم یک مسئله است.

 


سی دیماه 1394

 

 

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۰۱
أنارستان

هر وقت انگیزه ام را از دست میدهم، دلم سرد میشود...سایت آقا یا کانال تلگرام را باز میکنم، عکس ها را نگاه میکنم و سخنرانی ها را میخوانم...احتمالا" چیز زیادی نمیفهمم اما...قلبم نیرو میگیرد...به نور امید روشن میشود و میگوید:با وجود این آقا میشود کار کرد، میشود امید داشت...اصلا" میشود کار کرد و کار شکنی دید و باز هم ادامه داد...میشود خلاف جریان آب حرکت کرد...میشود خصومت دشمنان و خیانت دوستان را به جان خرید و خندید...میشود مرد اصلا"...میشود بارها مرد و بازهم زنده شد و باز جان داد...به والله میشود...به والله میشود...به والله با وجود امامنا، سید علی خامنه ای دامت برکاته میشود...










۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۲۲
أنارستان

از هر چیزی متصل به تو متنفرم، نه تنفر لغت مناسبی نیست. حسی از تهوع یخ زده، یک لرز عمیق دردناک...اشمئزاز گلو با فعال شدن حافظه...از تک تک رفتارهایت...از مدل راه رفتن و خم کردن تنه به چپ و راست که من تووی ذهنم فکر میکنم یک مدل تواضع و "من چاکرم" مختص توست که هنگام نیاز به چاپلوسی به کار می آید....از خواهرت و اداهای شبیه به تو و تویی که دائما" خواهرت را متنفرانه تمسخر میکردی و از خودم که نفهمیدم که انسان بی در و پیکری که زیرآب خواهرش را هم بزند به چون منی چرا باید صادق باشد؟


از یادآوری آن تئاتر مشترک...
از اداها،
از مدل گرفتن گوشی ات...
نفرت دارم...
و در تب این آتش میسوزم...
من به گناه تو میسوزم
 و تو خوشحال از تمام پل هایی که گند زدی و خراب اند هنوز برمیگردی، سوت زنان...






۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۴۱
أنارستان

یک آسمان پر از ستاره...از توی اتاق به تماشا می ایستم. در این شب های سرد زلالی اش را جرعه جرعه برای روزهای غم سر میکشم...دست هایم را شکل دوربین میکنم و همه ی دنیا را از چشمانم میپوشانم...فقط من میمانم و ژرفای خانه ی ستاره ها...بی وزن، دست هایم را باز میکنم و پرواز...بی درکی از معنا...روی حجم های سرد هوای یخ زده...قلبم از گرمای روزهای بی تو میسوزد شیرین دهان من...
















۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۱۷
أنارستان


.

...

سلام بر تو امام..ای مقتدای ما که سلام مرا از پس اینهمه سال میشنوی. آن روزی که تمام سردمداران غرب و شرق برای فرار از زیر بار مسئولیت الهی زن را به ورطه و منجلاب فمینیسم کشاندند...در اوج روشنفکریهای زغال اندود ای ندای پیامبر ، تو بودی که نه تنها سهم بزرگی از پیروزی انقلاب ...بلکه حرف نخست در تثبیت نظام و تداوم انقلاب را ، از جانب بانوان دانستی...تو ای عزیز جانها که قلوب مارا با  حرارت عشق و حماسه زینبی آشنا کردی تا ندای جگر سوز تنهایی حیدر در اهتزاز چادرهایمان طنین افکند.

آموختی که  خشم های انقلابیمان را در دلها نهفته داریم و جرعه جرعه اشک های حسینی را بر جان های تشنه بر سروهای رشید اسلام بنوشانیم...

اینجا دختران تو ایستاده اند به نام مادری رخ  نهان از سیلی نامردمان اعصار...به یاد خواهری قد کمان در صفا و مروه ی عباس و حسین..به یاد احیاگران سه ساله ی حماسه ی شور ...به نام بانوی قم و مزار زهرایی اش..

به نام مادران شهیدان هشت سال حماسه...به نام مادرانی که در آرزوی غمگساری رباب دانه دانه دلاوران خود را به حفاظت از حرم آل الله روانه میکنند.

ایستاده ایم تا فریاد بزنیم کلام مقتدایمان، امام خامنه ای را که اسلام به زن شخصیت میدهد، بر خلاف نظام های طاغوتی که با چشم دیگری به زن مینگرند. در قرآن الگویی مومنان را دو زن قرار میدهد برای مقابله با آن نگاه افراطی غرب. ***نگاهی که به بهانه ی آزادی چادر این میراث حیا را نفی میکند و آزادی زنان پوشیده در حجاب را به بهای خون میستاند***

ما سالهاست ایستاده ایم تا علم های قیام صاحب عصر را با تمام وجود برافرازیم...








سخنان امام خامنه ای بر گرفته از:

اینجا


سخنان امام خمینی (ره):

اینجا



.
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۴
أنارستان