أنارستان

أنارستان
بایگانی

۲۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است


پیام میدهد که یکی از بچه های خوابگاه توی اتاقش ایست قلبی کرده و دیگر بین ما نیست...

و خواهر فاطمه هم سرطان خون گرفته و پزشک ها قطع امید کردند...

مات، زل میزنم به صفحه..

آنقدر نگاه میکنم تا جلوی چشمانم تار میشود..

همین چند هفته پیش بود که با فاطمه توی اتاق نشسته بودیم و میگفتیم و میخندیدیم..


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۱۵
أنارستان


🚷 خیلی از ما در زندگی روزمره ، گاها" دچار مشکلات و کج فهمی هایی میشیم، گاها" بین دعا کردن، نماز خوندن، تلاوت قرآن، هیئت رفتن یا کمک به مستمندان میمونیم که کدوم بهتره🤔 و برای تعالی روح اثر گذارتر!


🛐 گاهی با وجود تلاش زیاد در عرصه عبادت فردی و اجتماعی احساس میکنیم کارمون لنگ میزنه و از خودمون راضی نیستیم😩..

🚹 بعضی وقت ها هم در بین تعداد زیادی کار خیر💝 میمونیم که اولویت با چیه و باید به کدوم بپردازیم!

🛂 خیلی موارد هست که دیگران انجام میدن و ما غیرضروری میدونیم یا بالعکس و خلاصه یک سردرگمی عجیبی نصیبمون میشه که خیلی دلسرد کننده است😞!

‼️ حقیقتا قضیه چیه؟
اصلا" چی به چیه؟
ما باید دین رو چطور یاد بگیریم و بفهمیم؟
چطور اولویت های اون رو بشناسیم...🚶🚶🚶⁉️...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۳۴
أنارستان


آمریکا از اون سر دنیا تشریف میاره و به یک کشور حمله موشکی میکنه.

و من به این فکر میکنم که اگه این کار رو ایران انجام داده بود چه اتفاقاتی پشتبندش رخ میداد؟

مثلا" مریم رجوی ممکن بود داد بزنه که در راستای اعتراض به نقض حقوق بشر، بریزید تو خیابون ها...



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۲۳
أنارستان



باران...نه...امشب دلم مهتاب می خواهد

باران را یک آدم بی تاب می خواهد

باور بکن این روزها حس نوشتن نیست

توصیف ابروهای تو اعصاب می خواهد

من با چه رویی رود باشم نازنین وقتی

نیلوفر چشمت مرا مرداب می خواهد

من آبهای شهر را گل می کنم ـ امروز

دنیای شعر و شاعری سهراب می خواهد

دیگر چه فرقی می کند یک تنگ با دریا؟

وقتی که یک ماهی دلش قلّاب می خواهد




مرتضی عابدپور لنگرودی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۶ ، ۱۷:۳۶
أنارستان


شاید گیر کار اینجاست که زیاد به حرف اطرافیانمان گوش میدهیم..

هر کس بر ظن و تجربه خود سخن میگوید و این انکسار در تفکر است که هر اندیشه ایی ار بدهیم دیگران بپزند و به خوردمان بدهند.

و ما دائم یادمان میرود که تقلید در فروع است و نه در اصول...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۲۱:۰۷
أنارستان



کسی در کتاب دینی سوم دبیرستان گفته بود که هر آنچه که به آن علاقه داشته باشید مثل پتک توی سرتان میخورد؟


انصافا" نگفته بود...


هر چه که بود گل و بلبل و خدا دوستتان دارد و کافی است رویتان را برگردانید و اگر شوق او را به خودتان میدانستید بند بند استخوان هایتان از هم میگسست!


خب انگار تعریف ما از دوست داشتن با تعریف خدا یک مقذاری فرق داشته!


البته قسمت گسستن بند بند استخوان رد خورد ندارد...!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۵۶
أنارستان


میگویند شرط دعا اینست که به اجابت باور داشته باشی

حالا سوال اینجاست،


که اگر به اجابت باور داشته باشی چه نیازی به دعا کردن هست؟


و یا اگر باور به اجابت داشته باشی، وقتی که اجابت نمیشود تکلیف این باور چیست؟


عده ایی پاسخ میدهند که استجابت دعا به معنی برآورده شدن خواسته ی درونی نیست، بلکه شنیدن شده صدای درخواست کننده و توجه خدا مورد نظر بوده و این استجابت است..


عده ایی میگویند خواسته یا در این دنیا برآورده میشود و یا در دنیای دیگر و از این دست تعابیر...


اینکه دقیقا" چه کسی راست میگوید و حال چگونه است بماند و نقطه اشتراک این توضیحات توجیه کردن برآورده نشدن دعاست...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۲۰:۴۵
أنارستان


این ذره ذره مردن است،


یا

زنده شدن؟!...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۱۹:۱۴
أنارستان

سکوت عین سکوت است، بی همانند است
که پیشوند ندارد، بدون پسوند است
زبان رسمی اهل طریقت است سکوت
سکوت حرف کمی نیست، عین سوگند است
زمین یخ زده را گرم می کند آرام
سکوت، معجزه ی آفتاب تابنده است
سکوت پاسخ دندان شکن تری دارد
سکوت مغلطه ها را جواب کوبنده است
سکوت ناله و نفرین، سکوت دشنام است
سکوت پند و نصیحت، سکوت لبخند است
سکوت کرد علی سالهای پی در پی
همان علی که در قلعه را ز جا کنده است
همان علی که به توصیف او قلم در دست
مردّدم بنویسم خداست یا بنده ست





احساس میکنم نیاز است خیلی چیزها را ببینم.. راستش دیگر حرف های خیلی ها و وصف هاشان قانعم نمیکند، باید ببینم! باید...چه کنم که نکرده ام که هیچ نمیدانم! نشانم بده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۲۳:۲۰
أنارستان



بگذار بر روی زمین بی تابی ات را
شبها کم آورده تو و بی خوابی  ات را
درکوچه باغ ِ شعر دنبال چه هستی ...!؟
پاییز با خود می برد شادابی ات را
جولان نده با اشک هایت نیمه شب ها  
از دیگران پنهان نکن کمیابی ات را
قلبت اگر آتش گرفته بار دیگر ...
با هیچ کس قسمت نکن بی تابی ات را
عمری به این منوال رد شد بدتر از بد...
تنها گذر کن کوچه ی مهتابی ات را ...
فردا سپیده با نگاهش می نوازد ...
درچشم هایت آسمانِ آبی ات را




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۶ ، ۰۱:۱۷
أنارستان