أنارستان

أنارستان
بایگانی

۲۵ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است



.

ماکه رندان هیچ پردازیم

عقل خود را به هیچ می بازیم

هرکه فهمید ما نظربازیم

منطقی تر به ما خیانت کرد

 

بی کسی درد نیست، مرتبه است

هر دو را ناگزیر بخشیدم

پشت من دشمنی که صفحه گذاشت

دوستی که مرا ((قضاوت)) کرد

 

از چه بنویسم؟ از تو یا مردم؟

قصه اینجاست هردو درد من اند

جرم حلاج هم همین ها بود

عشق را قاطی سیاست کرد

 

"دوست دارم به قبل برگردیم

بدترین جای شعر، تنهایی ست..."




 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۶ ، ۱۲:۳۶
أنارستان


از خوشبختیهام در زندگی اینه که در تنهایی میتونم شاد باشم و برای خودم شادی خلق کنم.

میتونم صبح ها چند کیلومتر پیاد روی کنم

میتونم ساعت ها توی پارک روی چمن ها دراز بکشم و به آسمون نگاه کنم..

میتونم با پرنده ها حرف بزنم و مورچه ها رو بخاطر گزیدن دستم سرزنش کنم

میتونم با بچه ها بازی کنم و بیشتر از اون ها از بازی لذت ببرم و غرق بشم، اونقدری که بهم بگن "خاله" جدی باش!


این شادی های خوب احتمالا" کوچیک بنظر میان، اما وقتی فکر میکنم اگه نباشن...تازه میفهمم چقدر خارق العاده ان!



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۹:۴۸
أنارستان


حرف منت نیست اما صد برابر پس گرفت
گردش دنیا اگر چیزی به ما افزوده بود

من کیم؟!باغی که چون با عطر عشق آمیختم
هر اناری را که پروردم به خون آلوده بود

ای دل ناباور من دیر فهمیدی که عشق
از همان روز ازل هم جرم نابخشوده بود


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۶ ، ۱۲:۳۳
أنارستان



+ علیرضا بگو "ج"

- ج!

+ آفرین پسر خوب، "ج" مثل چی؟؟؟

- جو!

+ جو چیه علیرضا؟!

- جو! همون که آدم جو گیر میشه..

+ :-|

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۶ ، ۱۳:۲۸
أنارستان


+ خب بچه ها همه با هم کتاب هاتون رو نگاه کنید، بعد از من بگید: قل هو الله احد!

_ وای خانوووووم! جنس شلوارتون چقدر خوبه! از کجا گرفتید؟!

+ :-|




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۶ ، ۱۵:۵۳
أنارستان


یکی پنج بیتم خوش آمد به گوش
که در مجلسی میسرودند دوش
مرا راحت از زندگی دوش بود
که آن ماهرویم در آغوش بود
مرو را چو دیدم سر از خواب مست
بدو گفتم ای سرو پیش تو پست
دمی نرگس از خواب نوشین بشوی
چو گلبن بخند و و چو بلبل بگوی
چه میخسبی ای فتنه روزگار
بیا و می لعل نوشین بیار



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۶ ، ۰۰:۲۲
أنارستان


بنده ی خدایی یا بنده ی دوست داشته شدن؟!


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۶ ، ۰۰:۱۸
أنارستان



... تا آنجا که تو ، تویی که از زلیخا گذشته بودی از یک نگاه نمیتوانی به راحتی بگذری ...

و تویی که از دنیا چشم پوشیده بودی به پوست پیاز بند میشوی...

و تویی که از سر هستی دامن کشان و خرامان رفته بودی در خار و خاشاک زمین گیر میشوی...

تا آنجا که تو همراه معرفت و آگاهی و همراه عشق و ایمان و همراه اطاعت و تقوا و عمل ، بازهم میمانی که داستان، داستان ساده ای نیست، اگر بمانی به یاس زنجیر میشوی و اگر برانی با غرور رکاب میزنی و این غرور از آن یاس کمتر نیست...






۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۶ ، ۰۰:۱۰
أنارستان


.

 

در چمدانم در این سه سال چیزهای زیادی جمع شده. چیزهایی که به یادگار از وقایع مهم نگهداشته ام. تکه های گذشته. تکه های خاطره. پوستر اولین فیلمی که اکران کردم. روبان کادوهای تولد.. تنها جامدادی دانشگاه.. شال عزا.. عطر سجاده..

امروز چشمم به یک بسته ی کوچک افتاد. بسته ی ساده ی پلاستیکی با رنگ محوی از آبی..

بسته را باز کردم. پر از کاشی های آبی کوچک..مربع های آبی درخشان..

خاطره ای از تدفین شهدای دانشگاه..

کاشی های کنده شده از دور مزار را با بچه ها جمع  و چقدر با آنها گریه کردیم..

تکه های قلبم را تووی پلاستیک برگرداندم و روانه ی آن ته مه های چمدان کردم..



(از سری پست های قدیمی)



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۲۳:۲۵
أنارستان



از بزرگترین لذات و تفریحات دعوت میهمان است و پذیرایی به نحو احسن...

کیک بپزم و دوستانم را دعوت کنم..


شام هم قرمه سبزی باشد و متفرعاتش..


نمیدانم چرا کسی این علاقه را باور ندارد؟! وقعی نمینهند!


مخصوصا" مامان!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۶ ، ۲۳:۲۰
أنارستان