صبحانه
انسان در طی رشد با کسب علم و تجربه و یکسری مسائل دیگه که جای گفتنش اینجا نیست، دید همه جانبه و جامع تری نسبت به مفهوم حیات و رشد پیدا میکنه. دید جامع تر میتونه در مسائل پایه هرم مازلو باشه یا اهداف عالی اون.
مثلا وقتی آدم بچه است حاضره چند وعده غذا رو نخوره ولی به جاش بستنی و شیرینی دریافت کنه. وقتی بزرگتر میشه میدونه که برای سلامت و رشدش غذا لازم تره و بستنی صرفا یک سرگرمیه. پس غذا رو انتخاب میکنه.
چرا بچه ی کوچیک اون نگاه رو داره؟
چون از تفکری ساده تر و در سطح پایین تر بهره میبره، کودک بر اساس حس لذت تصمیم میگیره. حوزه ی تصمیم گیری کودک در محدوده ی غضب و شهوته.
بزرگتر که میشه اما عقل روی این شهوت و غضب مدیریت بیشتری اعمال میکنه و اگر یک غذای بد مزه رو به فرد پیشنهاد کنیم بر اساس ارزیابی فایده و ضرر میتونه اون رو بخوره و خوشحال و راضی باشه.
در مسائل مختلف زندگی ما این الگو وجود داره. در تصمیم گیری های فردی و اجتماعی. در تصمیم گیری فردی ضرر و فایده متوجه خود ما و اطرافیانمونه.
اما در تصمیم گیری های جمعی صلاح و بقای نوع انسان مهمه. پس ضرورت داره که تصمیم گیرنده عقل جامع تری داشته باشه، به تعریفی عقل کل. و این عقل تنها با شناخت و مطالعه به کمال نمیرسه بلکه در عمل باید مراحلی رو طی کرده باشه و خودش رو با شرایط ایده آل تطبیق داده باشه. به نوعی تصمیم گیرنده اجتماع باید تقوا داشته باشه.
حالا در هر اجتماعی افراد نوعی تقوا رو میپسندن، گاهی ریاضت هندو ها گاهی هم ریاضت جسم و فکر کنگ فو کاران شرق...
اما چه کسی تعیین میکنه کدوم مدل رشد عقلی از همه کامل تر و نتیجه مطلوب تری داره؟!
..............................................
تعریف شهوت: نیروی طلب کردن هر گونه مطلوب
تعریف غضب: نیروی دفع هر گونه نامطلوب
سلام و عرض ادب
استاد چه خوب و روون توضیح میدید. آدم دلش میخواد پای کرسی تون بشینه