أنارستان

أنارستان
بایگانی

از سری نوشته هایی که دوست دارم

جمعه, ۱۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۹ ب.ظ


 

.بعضی وقتها آدم توی یک خلاءیی  فرو میرود که هست اما نیست ... خلاء نوع اول کلا" نبودن است ... ولی این دومی نبودنیست که خودت هم نمیدانی نیستی ... فقط یک سری شواهد دارد که میفهمی توی یک حالت خاص و غیر قابل هضم گیر کرده ای ... و بعدها که حالت جا آمد دو زاریت می افتد که جریان از چه قرار بوده ... اینکه من دائما" فکرت باشم و هی دلم موج بردارد و هی موجش اینوری شود و هی آنوری شود و با خود ببرد مرا اگر عین نامردی نیست پس بگو چیست؟ ... چرا سر کلاس شعر میخوانند و بقیه میخندند و من میخندم و بعد بقیه میخندند و من گریه ام میگیرد ... و برای اینکه تابلو نشوم باز خود را به خنده میزنم که مثلا" کسی نفهمد ... که نمیدانم مثلا" اگر کسی بفهمد قرار است چه شود ... سرگیجه ام که اوج میگیرد دلم میخواهد پرت شوم یک گوشه ای که توی خودم فرو بروم و اینقدر جمع شوم که دیگر سر گیجه دست از سرم بردارد و فکر کند این شئ مچاله آدم نیست لابد و یک کاغذ ساندویچ است فرضا

کاش یک درخت گردو بود این اطراف که ازش بالا  بروم دستم را دور گردنش حلقه کنم ... شقیقه ام را به تنه ی سختش بگذارم و برایم از گردوهایش بگوید ... از ابر بگوید ... از باد ... و بعد محض دلخوشی من نسیمی بدهد توی شاخ و برگش که بی صدا رقص بگیرند و من سرم را عقب بدهم ... توی نسیم و با برگ ها اوج بگیرم ... بپیچم توی آسمان و غرق شوم میان اینهمه لذت ... میان نور ... و بلرزد دلم  , و باز بلرزد و باز و ... باز ... و باز ...



 

 

 

 

 

.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۹
أنارستان

نظرات  (۱)

۱۹ تیر ۹۴ ، ۲۲:۲۱ آبی آسمانی
زیبا بود

چرا غم ها نمی دانند

که من غمگین ترین غمگین دنیایم

بیا ای دوست با من باش

که من تنهای تنهایم
پاسخ:
قسم بر قبله ی اول
به جای پای ابراهیم(س)
قسم بر مسجدالاقصی
که ما تنهای تنهاییم..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">