أنارستان

أنارستان
بایگانی

۲۰ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

 

 

خب امروز بعد از بارها وقت کشی نشستم پای چرخ و دوتا روبالشی برای خودم دوختم

به اضافه سه تا اسکرانچی و یه دونه تل برای ته تغاری

و به روی خودم هم نیاوردم که تمام این کارها رو برای رهایی از حس بد تنهایی

انجام دادم..

شما هم به روی خودتون نیارید..

چند روز پیش بین کامنت های اینستا یک نفر سوالی ازم پرسید و پیشنهاد دادم که بیاد دایرکت برای بحث بیشتر..

امروز پیام داد و چند ساعتی صحبت کردیم

خانم ۴۱ ساله ایی که از مادرش مواظبت میکرد و به همین علت امکان ادامه تحصیل، کار و ازدواج مناسب براش فراهم نشده بود تا بحال

و از سمت همون مادر تحت مراقبت، دائم در حال سرکوفت خوردن بود...

کارشناسی یک رشته خوب

ماهر در هنرهایی مثل گلدوزی، خیاطی و آرایشگری...

سعی کردم راهکار کسب درآمد از طریق مجازی رو براش ترسیم کنم

از طرفی حقیقتا دلم شکست و براش ناراحت شدم

مخصوصا اینکه بین صحبت ها نگران بود که وقت منو زیاد نگیره و عذاب وجدان داشت

ما داریم به کجا میریم؟!......

 

 

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۰۲ ، ۲۲:۰۰
أنارستان

دیروز برای نظر دهی و هم اندیشی در مورد یکی از برنامه های صدا وسیما وارد حوزه علمیه آقایون شهرمون شدم.

حوزه کمالیه در قسمت قدیمی بازار شهرماست و تقریبا فضای نیمه تاریخی داره

همیشه دوست دارم داخل اینطور مکان ها رو ببینم اما هیچوقت امکانش فراهم نشده

وارد یکی از حجره ها شدیم

اتاق قدیمی

فرش ها قدیمی

مبلمان مستعمل

همه ی اینها تداعی کننده یک حس مطلوب قدیمی بود که از منزل بابابزرگ ها در ذهن من به یادگار مونده

و چه انسان شریفی میزبان بود.

از هر لحظه صحبت های ایشون لذت بردم و اگر وقت و شرایط اجازه میداد ساعت ها مینشستم تا اون بزرگوار از داشته هاشون به ما ببخشن.

اونم برای من و ذهن فراری که پیدا کردن مطلب و سخن جذاب براش واقعا سخته....

.

.

از وقتی نواندیشان فامیل خانه ی آقاجون رو خراب کردند و طراحی مدرن و معیوب خودشون رو جایگزین گرمی و صفای خانه اجدادی کردند خیلی وقت بود این حس آرام گرفتن در خانه رو تجربه نکرده بودم..

در کنار یادآوری حس های خوب گریه م گرفت و توی دلم دعا کردم کاش آقاجون بود که بازم زیر سایه ی قد استوارش

لذت خواب های شیرین بهاری در ایوان رو بچشم...

 

گاهی با خودم میگم داعیه داران ترقی بعد از برهنه کردن خانه ها، زن ها و فرهنگ ها چه برگ دیگری برای روو کردن دارند؟! ...یا در انتهای این خزان فکری اصلا برگی بر شاخه خواهد موند؟!

 

کاش طالبان لذت های آنی و شکمچرانان غذاهای پرسرعت قدری به عاقبت کار هم فکر میکردند

 

 

 

۰ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۲ ، ۱۴:۳۴
أنارستان

شهید کرم پور

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۲ ، ۱۳:۲۰
أنارستان

 

 

همونقدر که سیلی زدن به فرزند ناخلف درسته

سیلی زدن به والد ظالم هم درسته

حالا هر چقدر تمایل دارید انواع آموزش های سوء رفتار رو در قالب سینما و تلویزیون به مردم نمایش بدید ببینم چه نصیبی از این عمل برای جامعه باقی خواهد موند.

 

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۰۲ ، ۱۲:۰۰
أنارستان

 

 

بچه بودم 

ماه رمضون به خودم میگفتم اگه شیطون دست و پاش بسته س پس چرا من میتونم گناه بکنم

هاااا پس حتما این حرفا الکیه...

الان میبینم بعضی آدم بزرگ ها از همین دست حرف ها میزنن حیران میشم

 

 

 

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۰۲ ، ۱۰:۱۶
أنارستان

 

داشتم چایی میخوردم از مبل کناری یه نگاه بهم انداخت و روو ترش کرد، و با کج ترین حالت دهان فرمود یک خورده این گیره زیر گلوت رو شل کن، خفه نشدی؟

چاییم رو گذاشتم روی عسلی و گفتم: دکمه های پیرهنتو باز کن و با زیرپوش بشین توو مجلس!

خودشو جمع کرد و گفت منظورت چیهههه؟؟؟؟

خیلی بهش برخورد مرد ۴۷ ساله..

 

 

۲ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۰۲ ، ۲۰:۰۱
أنارستان

خب بالاخره عروسی دهه که منتظرش بودیم

و از ماه های قبل براش تدارک دیده بودیم

فرارسید و دایی کوچیکه رو داماد کردیم..

مشکل کجاست؟

هیچی، یه مشکل خیلی کوچولو

به جای فیلمبردار خانم سه تا فیلمبردار مرد چپوندن توی سالن ...

من و ته تغاری هم در منتهی الیه سالن چادر چاقچور کرده نشستیم و به ساعت ها اتلاف وقت فکر میکنم

و به روح ژن، ژیان، ئاظادی اوف میفرستیم...

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۲ ، ۲۱:۰۸
أنارستان

 

 

عبد، هر گره کوری داشته باشد، در ماه مبارک رمضان با ربّ خود در میان بگذارد، خداوند آن را باز می‌کند.

پس، از ماه رمضان غفلت نکنید.

حاج آقا مجتبی تهرانی (رحمت الله علیه)

 

..........................

گاهی برای آدم مشکلی پیش میاد

مشکل طولانی میشه

انتظار رهایی از مشکل داره

برای استراحت بی طاقت میشه

و دوباره مشکلی روی مشکل بوجود میاد..

درد کم بود، غم هم اضافه شد

باز مدتی صبر میکنه

به خودش وعده استقامت میده

احتمال امتحان میده

و درست اون جایی که منتظر رهاییه

باز هم مشکل دیگه ایی پیش میاد 

گاهی به این طریق کوله باری روی دوش آدم سوار میشه که نمیتونه حملش کنه..

اینجا چاره کار واقعا چیه؟!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۰۲ ، ۰۲:۴۷
أنارستان

 

 

زندگی آپارتمان نشینی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به آسمان نگاه کنند. یکی از محرومیت‌هایی که ایجاد کرده، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است. اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند، مثل زیارت یک امامزاده برایش سازنده است. ندیدن آسمان، خیلی مضر است. 

کسانی که یک جایی دارند که از شهر بیرون بروند و یک شب آسمان را ببینند، این کار را بکنند. دیدن آسمان خیلی مهم است. می‌ارزد که انسان برنامه ریزی بکند و از شهر بیرون برود، تا یک شب آسمان را نگاه کند. بگوید امشب می‌خواهم زیر آسمان بخوابم. 

 

یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته، باعث خجالت است. آسمان را گذاشته اند برای صفر کردن تعلقات. انسان یک نگاهی به آسمان بکند، پاسخ سوالاتش را می گیرد! برای نجات انسان از تعلقات، یک نگاه معنادار به آسمان بس است.

 

آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۲ ، ۲۱:۳۶
أنارستان

 

روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران..

 

 

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۰۲ ، ۰۰:۱۱
أنارستان