أنارستان

أنارستان
بایگانی

۷۶ مطلب در آبان ۱۴۰۱ ثبت شده است

تازه برگشتم خونه

ایتا رو باز میکنم

مرور اخبار

جوی خون از ماشین نیروی انتظامی...

ماموری که هنوز زنده است و سنگ میخوره

.

.

.

یاد این قسمت ها از خطبه حضرت زینب سلام الله علیها افتادم

وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَیَّ الدَّواهِی مُخاطَبَتَکَ، إِنِّی لاََسْتَصْغِرُ قَدْرَکَ، وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِیعَکَ، وَ أَسْتَکْثِرُ تَوْبِیخَکَ، لکِنَّ العُیُونَ عَبْرى، وَ الصُّدُورَ حَرّى، أَلا فَالْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللهِ النُّجَباءِ بِحِزْبِ الشَّیْطانِ الطُّلَقاءِ، فَهذِهِ الاَْیْدِی تَنْطِفُ مِنْ دِمائِنا، وَ الأَفْواهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنا، وَ تِلْکَ الجُثَثُ الطَّواهِرُ الزَّواکِی تَنْتابُها العَواسِلُ، وَ تُعَفِّرُها اُمَّهاتُ الْفَراعِلِ. وَ لَئِنِ اتَّخَذْتَنا مَغْنَماً لَتَجِدَ بِنا وَ شِیکاً مَغْرَماً حِیْنَ لا تَجِدُ إلاّ ما قَدَّمَتْ یَداکَ، وَ ما رَبُّکَ بِظَلاَّم لِلْعَبِیدِ، وَ إِلَى اللهِ الْمُشْتَکى، وَ عَلَیْهِ الْمُعَوَّلُ،

فَکِدْ کَیْدَکَ، وَ اسْعَ سَعْیَکَ، وَ ناصِبْ جُهْدَکَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِکْرَنا، وَ لا تُمِیتُ وَحْیَنا، وَ لا تُدْرِکُ أَمَدَنا، وَ لا تَرْحَضُ عَنْکَ عارَها، وَ هَلْ رَأیُکَ إِلاّ فَنَدٌ، وَ أَیّامُکَ إِلاّ عَدَدٌ، وَ جَمْعُکَ إِلاّ بَدَدٌ؟ یَوْمَ یُنادِی الْمُنادِی: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمِینَ.

.

.

.

ندیده بودیم انسان در حال مرگ رو سنگ بزنند، و این کار جز از پستی عمیق نیست...

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۰۱ ، ۲۲:۰۷
أنارستان

ایده برای راهپیمایی ۱۳ آبان چی دارید؟ 🤔

۱۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۰۱ ، ۱۲:۰۰
أنارستان

امروز وارد کتابفروشی بزرگ محله پایینی شدم

جدیدا دکور قدیمی رو یک مقدار دستکاری کردن و چند ستون مکعبی آینه ایی بین توو در تووی قفسه های بلند کتاب کار گذاشتن...

کسی داخل مغازه نبود، یک آن دلم خواست همونجا بمونم و تا ساعت ها کسی وارد نشه، برق رو خاموش کنم و در روشنایی یک شمع به زمزمه ی کتابها گوش بدم..

هنوز حس خوب اون لحظه مثل خاطره لمس محبت امیز دست یک دوست همراهم مونده و یادآوریش دلم رو مچاله میکنه

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۲۳:۱۳
أنارستان

ممکنه وضعیت اینطور باشه که از شدت خواب در حال بیهوشی باشی، اما بخاطر لذت سکوت شب و آسمون شیشه ایی بعد از بارون، چوب کبریت بذاری لای پلکت که خوابت نبره

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۲۳:۰۵
أنارستان

حال خوب مثل برنامه ریزی برای خرید لوازم خانه،

مثلا یک ست جدید نمکدون...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۲۰:۰۱
أنارستان

در بحث حس و درمان بیمارانی که مشکل حسی دارن یک نکته بسیار مهم وجود داره و اون هم حد متوسط حسی هست. ما باید بدونیم که حد وسط کجاست،حس اون فرد بالاتر از حد وسط یا نقطه تعادله یا پایین تر از اون.

و بعد درمان رو شروع کنیم.

بعضی از بچه ها نسبت به محرک های حسی بسیار حساسند. مثلا صدا، لمس و نورهای معمولی بسیار اذیتشون میکنه ما به این بچه ها هایپرسنس میگیم. اما گاهی کم حسی دارن که ما میگیم هایپوسنس. یعنی خیلی خوب محرک های حسی رو متوجه نمیشن. گاهی حتی زخم شدن اندام رو هم متوجه نمیشن و حتی دوست دارن که بدنشون رو زخم کنن که حداقل بواسطه اون درد یک محرک حسی داشته باشن.

 

موارد مختلفی حد متوسط حسی رو در افراد جامعه و در نسل ها تغییر میده. مثلا اگه به مواد غذایی اماده ی یک جمعیت به مرور مقدار بیشتر و بیشتری شکر اضافه بشه بعد از طی زمانی افراد درک و حسشون نسبت به شیرینی کم میشه. در مقایسه با یک گروه شاهد این گروه نیاز به قند بیشتری دارن تا شیرینی رو بفهمن.

 

یا شما خودتون اگه مدت زیادی خوراکی های شور بخورید دیگه نسبت به بقیه کمتر شوری رو احساس میکنید و نیاز به نمک بیشتری برای درک مزه شوری دارید.

 

 

داشتن حس های خوب و لذت بخش طبیعتا زندگی رو شیرین میکنه برای همین به افراد توصیه میشه که حد نرمالی از نمک، چربی و مزه ها رو استفاده کنن . حتی توصیه به روزه یا رژیم های خاص هم در این مسئله دخیله. حتما دقت کردید که در طی روزه داری نزدیک افطار حتی نون معمولی هم برای فرد جذاب بنظر میرسه. مدیریت حس ها خیلی مهمه ...

 

 

در رابطه با بقیه حس ها و روش های بهداشت حسی هم سرفرصت مینویسم ان شاءالله

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۱۹:۳۳
أنارستان

امروز باز هم جلسه بودم...

انتظار داشتم مسئولین امر، اعم از دوستان فرهنگی، در قرارگاه ها و نهادهای مختلف حضور داشته باشن. تا مطالبی رو که در طی ۷ سال اخیر بارها دوستانه و غیردوستانه بهشون تذکر دادم رو یکبار دیگه بگم و به سخیفانه ترین شکل ممکن غر بزنم که یادتونه گفتم اون کار رو نکنید..یا یادتونه گفتم فلان کار رو بکنید

........

بعضی وقتا فکر میکنم شخصیت تلماکیس (تلماخوس) در فیلم ادیسه ام، جایی که پدرش دائم تذکر میداد که نگذار تورا به خشم بیاورند تله ماکیس...تله ماکیس پسر نحیفی بود که در قصر پدرش و در محاصره خواستگارانی که در طلب مادرش پنه لوپه بعد از غیبت ادیسه پس از جنگ تروا قصر رو تسخیر کرده بودند گیر افتاده بود. پدر برگشت با صورتی ناآشنا و در تدارک انتقام از جماعت لاشخور صفت...هر بار به پسرش تذکر میداد که خشمگین نشو با این دیالوگ: نگذار تورا به خشم بیاورند تله ماکیس.

روز انتقام در لحظه ایی غافلگیر کننده : حالا میتونی خشمتو رها کنی و نقطه انفجار داستان

فیلم رو سالها پیش تلویزیون نشون داده.

 

.............................................

پ.ن: در طلب نقطه اوج داستان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۱۹:۲۰
أنارستان

یک و یک دقیقه

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۰۱:۰۲
أنارستان

همین الان از دانشگاه برگشتم و از مناظره دانشجویی، 

پشه یه دیالوگی داشت میگفت: یه حال فلانی ام...! الان دقیقا در همون نقطه ام یه چیزی اون ورتر.

به این نتیجه رسیدم کلا دیکتاتوری جوابه گفتگو و اینا جواب نمیده. همین و بس......

مورد غضب طیوف مختلف اعم از چپ، راست، اسلامگرا، اتئیست و ... قراره گرفتم.

بعبارتی ایموشنال دمج

 

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۰۱ ، ۰۰:۰۹
أنارستان

امروز منشی به مامان آرین گفت فردا ساعت ۱ تشریف بیارید.

مامان آرین جواب داد ۱ ظهر یا ۱ شب و سالن در سکوت عمیقی فرو رفت..

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۰۱ ، ۰۱:۴۷
أنارستان