أنارستان

أنارستان
بایگانی

۳۹ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

 

 

مثل دانشجویی که سالهاست منتظره مدارک ادعایی تقلب ۸۸ از جایی درز کنه...

اما دریغ

 

 

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۰۱ ، ۲۲:۱۴
أنارستان

 

تشییع

 

 

۲ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۱ ، ۱۳:۲۶
أنارستان

 

 

نخفته‌ام ز خیالی که می‌پزد دل من

 

 

 

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۰۱ ، ۲۲:۳۴
أنارستان

امروز شیر روشویی سرویس بهداشتی کلینک در یک عملیات سرعتی ضربتی به سرقت رفت!

و این حقیقت که چرا غالب مطب ها و مراکز پزشکی درب سرویس ها رو به روی مراجعین نمیگشایند بر من کشف شد..

 

تا کشف و شهودی دیگر بدرود.

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۰۱ ، ۱۵:۴۴
أنارستان

دقیقا همون زمانی که عجله داری ۵ تا اسنپ یادشون میفته که قبل از رسیدن به مبدا تو، برن چندتا میدون و کوچه و تفرجگاه رو دور بزنن...

روزایی که عجله نداری و تازه میخوای کفشاتو در فاصله ی رسیدن اسنپ واکس بزنی، بعد از زدن گزینه درخواست اسنپ درب منزل ظاهر میشه..

 

 

...................................

دانلود یک اتوبوس قرمز به رانندگی ارنی پرانگ..

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۰۱ ، ۱۱:۲۲
أنارستان

 

ساعت ۵ عصر روز جمعه ست. به ته تغاری میگم بنظرت شام درست کنم؟ امشب ممکنه بیان؟!

اونم میگه نه بعیده..

به عادت یک هفته ایی که گذشت دکمه تماس با مخاطب رو میزنم و منتظرم که صدای ضبط شده، گویای آفلاین بودن خط، بپیچه...برخلاف انتظار بوق میخوره! دوتایی بالا میپریم، انگار که چه اتفاقی افتاده باشه...بوق میخوره!

 

تلفن رو جواب میده، سلام و احوالپرسی یادم میره، میپرسم کجایید؟ کی میرسید؟

با خنده جواب میده حدود دو ساعت دیگه..

خداحافظی میکنم. من که شام نپختم! چیکار کنم؟

سریع دست به کار میشم و امیدوارم لپه ها بدون همکاری زودپز زود بپزن!

 

دوباره زنگ میزنم، که بیایم دنبالتون؟ در واقع میخوام بدونم چقدر فرصت برام مونده. تاکید میکنن که نه، خودمون میایم..

 

 

بارون شروع میشه، برنج دم کشیده، خورش هم جا افتاده..در میزنن، مسابقه کی در رو باز کنه است! ته تغاری برنده میشه...

 

 

ساک و چمدون ها رو داخل میکشیم. سفره اماده است. مثل همیشه نیست که بی اشتهاست و تا خستگیش در نره دلش به غذا نکشه، میشینن پای سفره...یک لقمه تعریف یک لقمه غذا...به ته تغاری میگم خوب شد غذا پختیما!!

 

 

سفره رو که جمع میکنیم، از توی ساکش یه شال عربی مشکی درمیاره، با تاکید زیاد توضیح میده که شال رو به تمام ضریح کشیده، یاد خوشه های انگور میفتم..تار و پود شال بوی رقیق عطر شیرینی داره..

 

 

بازم برامون تعریف میکنه، از پاکستانی ها و هندی ها و لباس های جالبشون، از عراق و مشکلات مدیریتی و توسعه شهری و ..

ضمن تعریف مکث میکنه، معلومه گل حرفش رو گذاشته برای یه موقعیت مناسب، با کمی حیرت و تعجب زیر خطوط صورتش میگه: عراقی ها میگفتن ما حاضریم عراق نابود شه اما ایران باقی بمونه!!

با ناباوری چند بار جمله ش رو تکرار میکنه. انگار که بخواد منو قانع کنه. میگه باورت میشه؟ اصلا فکرشو میکردی؟ میدونستی؟

میخندم و چیزی نمیگم..

توی دلم بغض میکنم و بیصدا میگم میدونستم..

 

 

 

۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۰۱ ، ۰۹:۰۳
أنارستان

 

 

میپرسه گیم میزنید؟

میگم بله

کدوم گیم؟

اسم دقیقشو نمیدونم، همون دایناسوره که از روی کاکتوسا میپره ...

 

 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۰۱ ، ۱۵:۰۰
أنارستان

 گاهی اگه حالتون بده و هیچ غذا و نوشیدنی سالمی جوابگوی بهبودتون نیست

یک غذای غیرسالم و محبوبتون رو سفارش بدید و اثرات معجزه آسای تاثیر روان بر جسم رو ببینید 

 

 

.................................

به همه توصیه نمیشه البته 

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۰۱ ، ۱۴:۵۴
أنارستان

 

 

تخمین زده میشه که ده درصد جمعیت اختلال گرندیوزیتی رو تجربه میکنن..

کم کم دارم به این نتیجه میرسم که این ده درصد فقط آمار موارد حاده و به صورت عام طیفی از این بیماران از خفیف تا متوسط رو در اطراف خودمون داریم. اونم بعنوان آدم سالم

در حال در و گوهر پراکنی ...

 

 

................................................

گرندیوزیتی: اختلال و توهم خودبزرگ پنداری(رده ی بیماری های روان)

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۰۱ ، ۱۴:۰۶
أنارستان