أنارستان

أنارستان
بایگانی

سایه ی پدر

جمعه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۲، ۰۲:۳۴ ب.ظ

دیروز برای نظر دهی و هم اندیشی در مورد یکی از برنامه های صدا وسیما وارد حوزه علمیه آقایون شهرمون شدم.

حوزه کمالیه در قسمت قدیمی بازار شهرماست و تقریبا فضای نیمه تاریخی داره

همیشه دوست دارم داخل اینطور مکان ها رو ببینم اما هیچوقت امکانش فراهم نشده

وارد یکی از حجره ها شدیم

اتاق قدیمی

فرش ها قدیمی

مبلمان مستعمل

همه ی اینها تداعی کننده یک حس مطلوب قدیمی بود که از منزل بابابزرگ ها در ذهن من به یادگار مونده

و چه انسان شریفی میزبان بود.

از هر لحظه صحبت های ایشون لذت بردم و اگر وقت و شرایط اجازه میداد ساعت ها مینشستم تا اون بزرگوار از داشته هاشون به ما ببخشن.

اونم برای من و ذهن فراری که پیدا کردن مطلب و سخن جذاب براش واقعا سخته....

.

.

از وقتی نواندیشان فامیل خانه ی آقاجون رو خراب کردند و طراحی مدرن و معیوب خودشون رو جایگزین گرمی و صفای خانه اجدادی کردند خیلی وقت بود این حس آرام گرفتن در خانه رو تجربه نکرده بودم..

در کنار یادآوری حس های خوب گریه م گرفت و توی دلم دعا کردم کاش آقاجون بود که بازم زیر سایه ی قد استوارش

لذت خواب های شیرین بهاری در ایوان رو بچشم...

 

گاهی با خودم میگم داعیه داران ترقی بعد از برهنه کردن خانه ها، زن ها و فرهنگ ها چه برگ دیگری برای روو کردن دارند؟! ...یا در انتهای این خزان فکری اصلا برگی بر شاخه خواهد موند؟!

 

کاش طالبان لذت های آنی و شکمچرانان غذاهای پرسرعت قدری به عاقبت کار هم فکر میکردند

 

 

 

موافقین ۹ مخالفین ۰ ۰۲/۰۱/۱۱
أنارستان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">