هفت نکته
.
1-بله، بنده گفتهام و باز هم میگویم که آن کسانی که حتّی نظام را قبول ندارند بیایند در انتخابات شرکت کنند، رأی بدهند، امّا نهاینکه کسی که نظام را قبول ندارد، بخواهند مجلس بفرستند. هیچجای دنیا چنین چیزی وجود ندارد که [وقتی] ما گفتیم آقا شما که نظام را قبول نداری بیا، بگوید خیلی خب، پس اجازه بدهید من به کسی رأی بدهم که او هم نظام را قبول ندارد؛ این معنی ندارد.
2-
نکات دیگری هم وجود دارد: همه به قانون تمکین کنند. من خیلی خوشم آمد
که دیدم آقایان محترم، هم جناب آقای جنّتی (حفظهالله)، هم جناب آقای رحمانی فضلی،
روی مسئلهی قانونگرایی تکیه کردند؛ این توصیهی همیشهی ما است. بنده همیشه به دستاندرکاران ذیربط در قضیّهی انتخابات تأکیدم این
است که میگویم پا را جای قرصی بگذارید؛ جای قرص، نقطهی قانونی است؛ قانون. مرّ
قانون را رعایت کنید.
3-به نهادهای قانونی اهانت نشود؛ این را توجّه کنید. یک نهاد قانونی را که یک وظایفی دارد، نباید مورد افترا قرار بدهیم یا مورد اهانت قرار بدهیم. نهاد قانونی، نهاد قانونی است؛ نهاینکه اشتباه نمیکند؛ هر نهاد قانونیای مثل همهی آدمها، مثل این حقیرِ پُر از تقصیر و اشتباه ممکن است اشتباه کنیم امّا این موجب نمیشود که ما یک نهاد قانونی را مورد اهانت قرار بدهیم، در انظار عمومی، در تبلیغاتمان، در حرفهای خودمان تخفیف کنیم؛ نه، این باب اگر باز شد، هرجومرج خواهد شد. خب، سلیقهی جنابعالی این است، به فلان نهاد قانونی بیاحترامی میکنی، یکی دیگر سلیقهی دیگری دارد، به آن نهاد قانونیای که تو به آن وابسته هستی بیاحترامی میکند؛ این خوب است؟ این باب را باز نکنند.
4-اذهان عمومی را مشوّش نکنند که آقا، معلوم نیست چه خواهد شد، نمیدانیم چه خواهد شد. این کار بسیار غلطی است؛ قبلاً هم من تذکّر دادهام؛ بگذارید مردم همچنانکه حق است، همچنانکه واقع است، با شوق، با ذوق، با نشاط بروند به سمت انتخابات. تشویش افکار عمومی کار بسیار غلطی است؛ مردم را به انتخابات بدبین نکنند.
5-نامزدهای انتخاباتی به یکدیگر اهانت نکنند؛ خب، جنابعالی نامزد هستید، معتقدید که آدم صالحی هستید، آدم برجستهای هستید؛ بسیار خوب، از خودتان هرچه میخواهید تعریف کنید بکنید امّا به رقیبتان اهانت نکنید، به رقیبتان تهمت نزنید، از رقیبتان غیبت هم نکنید؛ تهمت و افترا یعنی نسبتی بدهید که واقعیّت ندارد، [امّا] غیبت یعنی نسبتی بدهید که واقعیّت دارد؛ غیبت هم نباید بکنید. بنابراین این هم یک وظیفه است و یک معیار است برای سلامت انتخابات. نمایندگان بروند آنچه را در وسعشان، در قدرتشان، در صلاحیّتشان هست، برای مردم بیان کنند؛ مردم هم نگاه میکنند، خوششان میآید رأی میدهند، خوششان نمیآید رأی نمیدهند؛ این میشود [انتخابات] سالم.
6- وعدههای غیر عملی ندهند؛ بعضی از نامزدها، وعدههایی به مردم میدهند که خودشان هم میدانند از دست آنها ساخته نیست؛ شما که نمیتوانی این وعده را عملی کنی، چرا به مردم وعده میدهی؟ چرا مردم را امیدوار میکنید به چیزی که میدانید نخواهد شد؟ گاهی وعدههای غیر قانونی میدهند! [میگویند] فلان عمل را انجام میدهیم درحالیکه میدانند آن عمل خلاف قانون است؛ یا خلاف قانون اساسی است، یا خلاف قانون عادی است؛ وعدههای اینجوری هم ندهند؛ شعارهای غیر قانونی ندهند. با مردم صادقانه باید برخورد کرد؛ همهی ملّت ما اینجور هستند که صداقت را احساس میکنند، درک میکنند؛ وقتی ما غیر صادقانه برخورد کردیم، ممکن است کسانی یک لَمحهای(۲) و لحظهای به اشتباه دچار بشوند لکن بعد حقیقت معلوم خواهد شد؛ باید صادقانه با مردم رفتار کرد، صادقانه باید با مردم حرف زد. این جزو آداب حتمی انتخابات سالم است.
7-یک عادتی هم در بعضی پیدا شده است که همینطور مدام تکرار میکنند «تندروها، تندروها»؛ خب بله، تندرَوی و کندرَوی -طرف افراط و تفریط- هر دو بد است، این معلوم است امّا [اینکه] تندروی چیست، کندروی چیست، خطّ میانه کدام است، چیزهای خیلی واضح و روشنی نیست، جزو مسائل بیّن نیست، تبیین لازم دارد. چون برای ما خیلی زیاد خبر میآید؛ این روزنامهها و مطبوعات گوناگون را هم آدم نگاه میکند، من میفهمم که بعضی وقتی میگویند تندروی، جریان حزباللّهی و مؤمن مورد نظرشان است؛ نه، جریان مؤمن را، جریان انقلابی را، جوانان حزباللّهی را متّهم نکنید به تندروی؛ اینها همان کسانی هستند که با همهی وجود، با همهی اخلاص در میدان حاضرند، آنجایی هم که دفاع از مرزها لازم باشد، دفاع از هویّت ملّی لازم باشد، مسئلهی جان دادن و خون دادن مطرح باشد، همینها هستند که به میدان میآیند. به صِرف اینکه یک جایی یک قضیّهای واقع بشود که مورد قبول و تأیید نباشد، فوراً پای حزباللّهیها را [وسط] بکشند، مثل قضیّهی سفارت عربستان که البتّه کار بسیار بدی بود، کار غلطی بود و هرکسی کرده باشد کار غلطی است؛ جماعت مؤمن را، جوانهای انقلابی را که هم انقلابیاند -چون بنده با این جوانها تا حدود زیادی و از دور و نزدیک اُنس دارم- هم خیلی اوقات عقلشان و فهمشان و تعقّلشان هم از بعضی از بزرگترها خیلی بیشتر است، خوب میفهمند، خوب تحلیل میکنند، خوب مسائل را تشخیص میدهند و سینهچاک انقلابند، سینهچاک اسلامند، به این بهانه ما تضعیف کنیم که فلان قضیّه در فلانجا اتّفاق افتاده است که اتّفاق بدی بوده! بله، سفارت عربستان که هیچ، در سفارت انگلیس هم که چند سال پیش، آن اتّفاق افتاد، بنده بدم آمد؛ اصلاً هیچ قابل قبول نیست اینجور عملیّات؛ این عملیّات عملیّات بسیار بدی است، به ضرر کشور و به ضرر اسلام و به ضرر همه است؛ این را بهانه قرار ندهند برای اینکه جوانهای انقلابی ما را مورد تهاجم قرار بدهند؛ این هم یک مسئله است.
سی دیماه 1394