اصلاحات را بهتر بشناسیم
بنده با شعار اصلاح صددرصد موافقم؛ اصلاح در روشها، اصلاح در شیوهها، و استقامت در هدفها و مبانی (نکته ی مهم این مبانی است که فرموده اند، باید ببینیم مبانی چیست و اهداف و موارد نقض استقامت به دست آید. مثلا" فلان آقا در فلان موضع چنین کاری کرد یا خط مشی کلی و شعارها ضد این استقامت است...آنجایی که میگویند باید نظم نوین جهانی را پذیرفت، یا باید با دنیا کنار آمد)
.
در اهداف و مبانی، ملاک ما باید
«فاستقم کما امرت» باشد. بههیچوجه عدول از مبانی و عدول از ارزشها جایز نیست؛
اهداف، اهداف الهی است و هیچ تردید، شک یا ارتدادی از این اهداف جایز نیست؛ اما در
روشها بایستی تکامل، اصلاح، تغییر و رفع خطا، جزو کارهای دائمی و برنامههای
همیشگی ما باشد؛ ببینیم کدام روش ما، ولو به آن عادت کرده باشیم، غلط است، آن را
عوض و اصلاح کنیم.
باید مراقب باشیم که جای این تعبیرات عوض نشود؛ یعنی ما در زمینهی اهداف، میگوییم استقامت؛ باید جای «هدف» را با «روش» اشتباه نکنیم. استقامت در روشها لازم نیست، استقامت در اهداف لازم است. در کار روشها آزمون و خطا جاری است. البته باید از تجربهها استفاده کنیم که آزمون ما آزمون موفقی باشد و نخواهیم که دائم تجربه کنیم و پشتسر هم اشتباه؛ اما در زمینهی اهداف، بایستی قرص و محکم بایستیم و یک قدم پایین نیاییم(هدف ما از انقلابمان چه بود؟ که نباید یک قدم از آن کوتاه آمد؟ کدام شعار است که اهداف انقلاب را نفی میکند؟)
. البته انحراف از هر دو نیز اشتباه است. بعضی به نام نواندیشی و به نام اصلاح، در هدفها تغییر ایجاد میکنند؛ در هدفها تجدیدنظر میکنند؛ اصلاح نیست؛ این برگشتن از راه و عقبگرد است؛ ارتجاع است. ما اگر امروز اهداف والای انقلاب اسلامی را، چه در زمینههای فرهنگی، چه در زمینههای اقتصادی، چه در زمینههای حکومتی و سیاسی، دست بزنیم و برگردانیم به سمت آنچه که احیاناً دنیا - دنیای مادی و سلطه؛ دنیای تحت پنجهی شیطان - هم از ما مطالبه میکند، این ارتجاع به گذشته(ارتجاع به گذشته) است.
در گذشته، در دوران طاغوت، همین اهداف دنیایی حاکم بود؛ منتها با ابزارهای بسیار فاسد و زشت و وابسته. ما نباید این ارتجاع را قبول بکنیم. اهداف ما اهداف الهی است؛ حکومت اللَّه و توحید و رفتن به سمت جامعهی حقیقی دینی و حاکمیت احکام الهی است. البته در نقطهی مقابل، باید به نام صلابت، دچار تحجر هم نشویم و روشهایی را که امتحان کردهایم و غلط از آب درآمده، رویش پافشاری نکنیم. بنابراین، بنده با شعار اصلاح صددرصد موافقم؛ اصلاح در روشها، اصلاح در شیوهها، و استقامت در هدفها و مبانی.
(اصلاح فقط در چه مواردی؟)
البته ممکن است کسی به نام اصلاح، بخواهد در مبانی دست ببرد(هوشمندی)
؛ همچنانکه غربیها این را خواستند. شما دیدید در این چند ساله در رسانهها و در تبلیغات جهانی، دائماً روی اصلاح در ایران تکیه کردند. آنها نمیخواستند که اگر ما در زمینهی اقتصادی اشتباهی داریم، یا در زمینه فرهنگی و تبلیغاتی ناپختگی داریم، آن را اصلاح کنیم،(غرب کدام اصلاحات را نمیخواهد؟)
بلکه میخواستند ما در مبانی و در حاکمیت شرع و حاکمیت اللَّه تجدیدنظر کنیم.(غرب کدام نوع اصلاحات را میخواهد که در واقع افساد است)
این، همان اصلاحی است که ما همیشه در پیشبرد اهداف استکبار در ایران، مشاهده کردهایم. رضاخان هم که آمد، به عنوان اصلاح آمد؛ او هم گفت میخواهم اصلاح کنم!
اینکه
ما در مبانی دست ببریم و در اهداف تجدیدنظر کنیم، اصلاح نیست؛ افساد است. اصلاح
معنایش این است که ما با حفظ اهداف والا و صراحت در بیان آنها - نباید هیچگونه
تقیهیی در بیان اهداف و ارزشها و مبانی کرد. ما امروز یک دولت بزرگ و یک قدرت
هستیم که ملتی پشت سر ما هستند. اینجا، جای بیان حقیقت در مبانی اسلامی و در
حاکمیت اللَّه است؛ ما بایستی اینجا حقیقت را بیان کنیم - در روشهای خودمان
تجدیدنظر کنیم و ببینیم چه کاری بایست انجام میدادیم که ندادهایم، و چه کاری
نباید انجام میدادیم که دادهایم.
من به عنوان انسانی که در جریان مسائل
کشور از اول انقلاب تا حالا از نزدیک بودهام، عرض میکنم که پیشرفتهای ما در همهجا،
ناشی از ایستادگی و استقامت بر پایهی ارزشها بوده است؛ هرجا که استقامت کردیم و
بر مبانی خودمان پافشاری کردیم و از آن کوتاه نیامدیم و در مقابل تهدیدها خودمان
را نباختیم، آنجا پیشرفت کردهایم.
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
31 شهریور 1393