پاسخ:
'دنبال جوابگوئی صرف نباش جان ببین جانا پذیرش اشتباهات بخش بزرگی از شخصیت آدما رو میسازه...
این جمله رو بنویسید و جلوتون نگهدارید و بارها از روش بخونید! حتی خودتون هم در چند خط بعد اعتراف کردید:
در خصوص لباس چون اطلاعات صحیحی نداشتم توضیحات صحیحی ارائه نکردم!!!بدون داشتن اطلاعات و شاید از روی تعصب تند و تند علت ارائه دادید و این یعنی "جوابگویی صرف و مرجع ضمیرش شمایید"
شما لازم نیست به دلتان شکی نسبت به خود راه بدید؛ اگه درست مطالعه کرده باشید عبارات بنده رو شما رو متهم نکردم به تدلیس، در جواب دفاعیات جانانه از قشر وکلا ؛ موارد نقض رو هم بیان کردم تا خاطرتون قدری از این جمود و یک بعدی نگری خارج بشه و قشر درمانی رو هم به انتهای جمله اضافه کردم تا شما مطمئن باشید که منظورم کلیت هست و نه جزئیتی چون شما.
البته شما اینجا ساعت ها داد و بیداد و ادعا و اظهار فضل نمودید که آی ملت وکیل بدون سند حرف نمیزند! وکیل بدون مدرک حرف نمیزند! من در پیشگاه خلق میگویم که وکیل تا دستش پر نباشد حرف نمیزند ... و بعد با یک حرکت آکروباتیک در آخر کلام میفرمایید که:
برداشت خودمو نوشتم هرچند غلط.! حاشا به صداقت و انسانیت...
نگران نگاه اون آقای محترم هم به بچه مذهبی ها نباشید، بنده شخصا" فکر میکنم همچون آدمی بسیار منطقی تر و معتدل تر از وکیل با کمالات و تحصیلکرده ای مثل شماست.
و مطمئن باشید بنده از مرجع قانونی در همان ساعت پیگیری لازم رو انجام دادم تا متوجه خطای خودش باشه...
بله ما هم میدانیم تذکر دادن جا و مکان داره، و مطمئنا" وقتی در محل کارمون کسی مخل آرامش میشه میتونیم بهش تذکر بدیم. حالا اگه موردی پیداشد که مثل شما منطق رو درک نمیکرد دیگه قسمت ما بوده و شاید زمینه ای برای اصلاح اون فرد. من ابدا" از اون آقا دلگیر نیستم و طبق تمام پروتکل های درمانی میدونم که بی احترامی اون یقینا" منشاء یی به غیر از اون چیزی داره که نشون میده ، همینطور که در مورد شما هم احتمال میدم.
واقعا" تاسف میخورم که انسانهایی مثل شما با برداشت های دگم خود دائما" به بالا تا پایین این مملکت نقص وارد میکنید، چه بهتر بود آیینه ای در دست روی خودتان متمرکز میشدید.
شما نه معنی محدودیت را فهمیدید و نه مصونیت و نه وظیفه ی یک """"انسان"""" در جامعه.
ترس ها مانع پیشرفتند، خودتون رو از اونها رها کنید..
عمیقا" از شما درخواست میکنم که در حرفه ی خود تجدید نظر کنید، و نگرانی شدید بنده رو در مورد موکل های آینده بپذیرید...
و اگر ادامه دادید سعی در عوض کردن نگرشتون داشته باشید، چه بسا در مورد فردی به بیان نظرات شخصی پرداخته و محکومش کنید.
وکالت آرامش و سعه ی صدر میخواهد...نه جنگاوری و بیانیه و بیانیه و بیانیه
و در آخر اینکه به تیتر مطلب نوشته شده توسط اینجانب دقت کنید و فکر بفرمایید که چرا عبارت را نصفه نوشته ام. شاید کمک بزرگی به فرآیند تفکرتان بکند.
شما برای حرف هایی که میزنی هیچ دلیل و منطقی ندارید و صرفا" اظهار نظر شخصی میکنید. این در بحث بسیار بی اعتبار و نشانه ی عدم دانایی ست.با تواضع در پیشگاه الهی
به نام رب العالمین میسپارمتان پیر جهاندیده.