آدمی به دنبال خود است
یا به دنبال دیگری؟!
من اخیرا" زیر نیمکت های توی پیاده رو را هم میگردم!
آدمی به دنبال خود است
یا به دنبال دیگری؟!
من اخیرا" زیر نیمکت های توی پیاده رو را هم میگردم!
برمیگردم و خیلی از نوشته هایم را میخوانم و خجالت میکشم. آنقدری که آهسته با آرشیو میفرستمشان تا کسی نبیند.
تو هم وقتی که ما کار بدی میکنیم حیا داری؟!
میفرستی جایی که کسی نبیند؟ یا کلا" کان لم یکن شی مذکورایشان میکنی؟!
بعد اگر دوباره توبه بشکنیم چه میشود؟!
ctrl+z یی هم هست؟
امروز باران
خاک بر جان نشسته را قدری تمیز کرد
طرح عظیم غصه های مرا ریز کرد
یکی صورتی دید صاحب جمال
بگردیدش از شورش عشق حال
برانداخت بیچاره چندان عرق
که شبنم بر اردیبهشتی ورق
گذر کرد بقراط بر وی سوار
بپرسید کاین را چه افتاد کار؟
کسی گفتش این عابدی پارساست
که هرگز خطائی ز دستش نخاست
رود روز و شب در بیابان و کوه
ز صحبت گریزان، ز مردم ستوه
ربودهست خاطر فریبی دلش
فرو رفته پای نظر در گلش
چو آید ز خلقش ملامت به گوش
بگرید که چند از ملامت؟ خموش
مگوی اربنالم که معذور نیست
که فریادم از علتی دور نیست
نه این نقش دل میرباید ز دست
دل آن میرباید که این نقش بست
آیا کسی هست که از بیت سوم فراتر رفته باشه؟!
وقتی برای یک چیز ارزش قائلید پنهانش میکنید یا در موضعی مناسب نمایشش میدهید؟
وقوع بعضی اتفاقات باعث میشه فکر کنم که اینجانب یک "سوء تفاهم" بودم و دست و پا درآوردم.
اتفاقاتی چون: لبخند به بیمار انگشت شکسته ایی که داره از روز درد میمیره برای دلگرمی و قوت قلب دادن.
واکنش بیمار: خانوم دکتر شمارمو یادداشت کن هر وقت غذا مذا خواستی از رستورانمون بفرستم، اصلا" اومدی سمت ما بیا دوتا غذا بگیر.. :-/
واکنش مورد علاقه من برای رفع سوء تفاهم: حواستو بده به انگشتت وگرنه ممکنه دوباره بشکنه!!!
.
.
خدایا، میشه مارو برگردونی به اندرونی! پلییییییز!
اما واتسون (در نقش دلبر) خطاب به دیو بعد از اینکه به شکل انسانی در اومد:
- نظرت چیه ریش بذاری؟؟؟
لازم به ذکره این جمله ی ماندگار تا الان سه کشته از خاندان ما برجا گذاشته ...
گوشه ایی، کنار گذری، جایی که میبیند بنویسم:
عزیز کی بودی تو؟!! :-)
کروات ها اییچ میذارن!
بگوویچ
ایوانکوویچ
.
.
ما ایرانیا ...
خدا شاهده از همون اول نه از برنامه رامبد خوشم میومد نه نگاش میکردم! حتی اون موقعی که جناب خان بود...
طنزی که احساس میکردم تماشاچی هاش به زور میخندن. به صورت از پیش تعیین شده و با هماهنگی.
دیگه اونقدری میفهمم که صدای خنده ی واقعی از تصنعی رو تشخیص بدم!
پس چارلی عزیز، تو ما رو ببخش که در کنار آثار فاخر تو به چنین طنز احمقانه ایی دل بستیم و الکی عضلات شکمیمون رو وادار میکنیم که به احترام ناطنازان منقبض و منبسط بشن.
گویا در احادیث یا روایات هم جایی خوندم که خنده زوری خوب نیست!