أنارستان

۵ مطلب در تیر ۱۴۰۴ ثبت شده است

امروز مقداری خرابکاری کردم. بعدش نشستم و اساسی به روندی که منجر به خرابکاری شد فکر کردم. جاهایی حق رو به خودم دادم و بعضی قسمت ها هم نه! اما به خودم اجازه و فرصت دادم و توبیخی در کار نبود.

 

 

در مورد الگوی توبیخی اینجا ننوشتم قبلا؟ اینکه خیلی از آدم ها از کودکی بخاطر توبیخ شدن این الگو رو میگیرن و ناخودآگاه در انجام اعمال شخصی هم خودشون رو توبیخ و سرزنش میکنن؟

مثلا بچه کوچولو ماست رو ریخته، بزرگتر از راه میرسه و میگه اخه این چه کاری بود؟ یا خیلی اتفاقای بدتر مثل ناسزا و کتک و ... .

چه اتفاقی میفته اگه این الگو در ذهن بچه تثبیت بشه؟

در بزرگسالی با هر خطا، اشتباه و نرسیدن به مطلوب فرد در ذهنش با همین الگوی کلامی به خودش نهیب میزنه

- این چه کاری بود کردم

- گندش بزنن

- باز خراب کردم

- ی کار درست هم نمیتونم انجام بدم

- و عبارات مخرب تر و خیلی بدتر از اینا که درست نیست نوشته بشن.

این عبارات حسی سرشار از ناتوانی رو وارد ذهن آدم میکنه که خستگی روحی و جسمی به دنبال داره. اما چون در ناخودآگاهه فرد متوجهش نیست فقط میبینه در پایان یک روز عادی بیشتر از حالت معمول خسته و افسرده است و خدا نکنه که این روند عادت بشه.

*****

در حین فکر کردن به کارهای امروزم به این نقطه هم رسیدم که در بعد اجتماعی رهبر جامعه تا جایی که من اطلاع دارم هیچوقت با بار منفی با ملت حرف نزد و خدا میدونه که این چقدر مهمه، مصاحبه های مردم رو که میبینم، کامنت ها و .. با یک ضریب خوبی احساس توانمندی رو میشه حس کرد. خیلی مهمه که مردم احساس ذلت و بدبختی نداشته باشن. نمیگم همه اینجورن، نه! ولی این الگوی "اجنبی حق نداره به ما بگه بالای چشمت ابروعه" الگوی جالبیه.

الگویی که شاید صد سال قبل اینطور بود که 

بحرین دخترمون بود شوهرش دادیم

یا ایرانی که نمیتونه یک آفتابه بسازه رو چه به ملی شدن صنعت نفت..

*****

 

برای من شاید این سبک گفته های امیدوار کننده در این سالها عادی شده بود، ولی الان که برمیگردم و به عقب نگاه میکنم بنظرم مسئله حساب شده تر از این حرف ها بوده و خداروشکر از نعمت های روحی روانی که متوجه شون نبودم یا کمتر به چشم میومدن

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۴ ، ۲۰:۴۱
أنارستان

 

 

برق رفته و هوای گرم اتاق درمان گرم تر شده. تا قبلش قابلمه ی روی گاز بود الان دمکن را هم گذاشته اند.

رودابه دارد از هنرهایش می‌گوید. اینکه هر روز چند لیف می‌بافد و هر لیف را دانه ایی ۳۰ تومان میفروشد.

در ماه ۶۰۰ تومانی می‌شود. ذوق می‌کند.

لباسش را کنار می‌زند  پایش را معاینه کنم. قبلش سالم بنظر میرسید، الان که نگاه میکنم کوچک است، انگار که پای دختر چهارده ساله ایی را جای پای زن ۴۵ ساله ایی نصب کرده باشند.

چند تمرین برای تقویت عضلات کار می‌کنیم.

بین تمرین ها با خنده می‌گوید حالا چند وقت هم تمرین میکنم ببینم چه می‌شود. مادرم که مرد دیگر همین چهارقدم فعالیت را هم نمیتوانم انجام بدهم.

میپرسم: چرا؟ چه ربطی به مردن مادر دارد؟

میگوید: آخر مجبور میشوم بروم آسایشگاه بهزیستی ساکن شوم. آنجا هم که جای رفت و آمد نیست.

میپرسم: خواهری، برادری که بتوانی کنارشان خانه اجاره کنی نداری؟!

میخندد، این روزها که دیگر خواهر برادر به درد این کارها نمی‌خورد.

هیچکس دلش دردسر نگهداری از آدم ناقص را نمی‌خواهد

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۰۴ ، ۱۷:۲۲
أنارستان

حین درگیری های اخیر، یکی از دوستانم، فرشته خانم، غمگین بود از اینکه نمیتواند نقش موثری در خدمت رسانی داشته باشد. تحقیق و بررسی کرد و بعنوان کمک یکی از بچه های شیرخوارگاه را بصورت موقت به سرپرستی گرفت.

 

با این دوست کجا آشنا شدم؟ اردوی جهادی حدود سال های ۹۶ - ۹۵ در دور افتاده ترین روستاهای کرمانشاه. در چه لوکیشنی؟ 

سرویس بهداشتی نیمه تخریب شده ی مدرسه ایی بدون حیاط با ویو کوه های پوشیده از بلوط.

حالا چرا آنجا؟

چون همینکه آمده بود بالای درب ورودی سرویس بهداشتی را با چادرش کاور کند دستش به لانه ی زنبور های قرمز خورده بود و نیشش زده بودند..

من هم مجبور شدم کل آن بعدازظهر را که سایر دوستان در حال تدریس الفبا به بچه های مدرسه بودند گوشه ی حیاط بغلش کنم و دلداری بدهم که نمیمیری!

جیغ و دادش که زیاد میشد و تلاش میکرد بفهماند که واقعا درد دارد جهت همدردی مضاعف میگفتم نهایتا انگشتت را قطع میکنیم به جاهای باریک نمیرسد خیالت راحت.

 

حالا فرشته ی نازک نارنجی کودک چهارماهه ایی با چندین‌ نوع بیماری را به سرپرستی گرفته و از این بیمارستان به ان بیمارستان پیگیر بهبود اندک در وضعیتی است که قریب به اتفاق پزشکان فکر میکنند عمرش به دنیا نیست.

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۴ ، ۲۰:۲۶
أنارستان
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۸ تیر ۰۴ ، ۲۱:۰۸
أنارستان

 

 

ظاهرا باسیلیسک به خودش اجازه ی عرض اندام داده. خب صبر کنیم ببینیم چطور میشه :))

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۰۴ ، ۱۲:۱۷
أنارستان