أنارستان

مرکز شماره ۹

سه شنبه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۴، ۰۷:۰۲ ب.ظ

 

حسن مرکز شماره ۹ چیه؟

کسی کاری به کار کسی نداره

مثل خونه ست

صبح ها بچه ها آهسته آهسته جمع میشن

با آرامش کنار هم صبحونه میخورن

و مهم نیست که حتما راس ساعت ۸ حضور بزنن

مثل الان که ساعت ۸:۳۸ ست و تازه صدای استکان نعلبکی از آشپزخونه میاد.

 

برخلاف مراکز شبانه روزی که افراد به شدت وابسته به دیگرانن و تلاش میکنن تا حد امکان از اطرافیان خدمات بگیرن اینجا استقلال داشتن الگوی رفتاری و کمک گرفتن رذیلت حساب میشه. برای مثال دختر خانم جوانی هستن که با وجود دو پای دارای معلولیت از پدر و نامادری سالمند مواظبت میکنن. وقتی ازش سوال میپرسم که چرا سایر خواهر برادرها در این زمینه کمک نمیکنن شکایتی نداره و مواظبت رو وظیفه ی خودش میدونه

 

مرکز شماره ۹ یک منزل قدیمیه با چند اتاق که درها جداگانه به ایوان و حیاط بازمیشن، 

اولین اتاق سمت راست کلاس فرش بافیه

دیوار پوشیده از کارهای دستی بچه ها،

یک دار قالی چوبی بزرگ و فرش ابریشمی خوش نقشی بالای دار در حال تکمیله.

مربی فرش بافی خادم و سرایدار مرکزه. صبح بعد از آماده کردن صبحونه بچه ها کلاسش رو شروع میکنه و در کنار اون حواسش به تمیزی مرکز، رفت و آمد ها، دقت در قاطی نشدن دمپایی ها و ... هست.

بار اولی که بصورت رندوم دمپایی مشکی با گل های فرفری رو انتخاب کردم، بعد از دو ساعت جست و جو با یک جفت دمپایی به اتاقم اومد و گفت خانم شما دمپایی جودکی رو اشتباه برداشتید. با تعجب گفتم چه فرق میکنه؟ حالا جودکی یک دمپایی دیگه میپوشید شما چرا زحمت افتادید؟

گفت: نه! آخه دمپایی ها پاشنه کوتاه بلند دارن مناسب پای جودکی ساخته شدن. تازه فهمیدم چرا موقع راه رفتن با دمپایی های گل فرفری پاهام لق میزنه ..

 

 

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴/۰۶/۱۹
أنارستان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">