از دیگر مسائل زیر بنایی در تربیت جنسی کودک وجود پدر قوی و مقتدر هست.
قوی بودن و اقتدار پدر چطور برای کودک درک میشه؟
اینطور که مثلا روحیات پدر بصورتی باشه که کسی جرئت نکنه در حضورش نفس بکشه؟
نه این جنبه و وجه نیست
بلکه اقتدار از این منظر که کودک ببینه پدر توان خودکنترلی داره. فرضا در مسئله ایی خشمگین میشه اما خشم رو فرو میبره و مسئله رو بدون بروز خشم مدیریت میکنه. اینجا ابهت و اقتدار در ذهن کودک شکل میگیره و این اقتدار که همراه با عزت نفس هست اثراتی به مراتب عمیق تر از اقتدار با جبر و قدرت نمایی غیر عاقلانه داره.
کودکی که در این چنین فضایی رشد میکنه مهمترین چیزی که یاد میگیره خودکنترلی هست. اینکه در بروز هر حسی اعم از خشم و شهوت لزومی نداره که سریع واکنش نشون بده. در واقع در ناخودآگاهش مدیریت نفس نقش بسته .
این سبک رفتاری والد مانع بسیاری از ریزرفتارهای ناشایست در دوران کودکی، نوجوانی و بعدها در بزرگسالی میشه.