برنامه ریزی
جمعه, ۲۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۳۳ ب.ظ
با اولین حقوقم یک قناری میخرم و قفسش را آویزان میکنم نزدیک تخت،
تا اینقدر ننویسم و کمی حرف بزنم،
آنقدر توی سرم حرف زدم که عنقریب منفجر خواهد شد.
کلام و صوت را از یاد برده ام، گاهی توی ریکوردر حرف میزنم و بعدا" گوش میکنم، اما ریکوردر قابلیت واکنش و ادای صوت ندارد، تمام احساس آدم را توی معده ی پر از سیم و خازنش هضم میکند.
یک قناری زردرنگ نرمالو بهتر است.
چند سال دیگر تا سکوت ابدی بیشتر فاصله ندارم، باید کمی هم سخن بگویم تا مجنون نشده ام...
۹۶/۰۹/۲۴