أنارستان

أنارستان
بایگانی

دور و تسلسل

شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۴:۴۸ ب.ظ

بیفتی و بلند شوی، بیفتی و بلند شوی...بیفتی و بلند شوی...باز هم باید بیفتی و بلند شوی....هر قدر هم چشم هایت را محکم ببندی، هر قدر هم التماس کنی....

باز هم باید بیفتی....

اگر بلند نشوی؟؟؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۳/۲۹
أنارستان

نظرات  (۲)

یادتونه شبی که نجف بودیم حنا زدیم به پاهامون.....هنور انگشت شصت پای من یه کوچولو حنا داره.....ولی فکر کنم اونم پاک شه...یعنی چیده شه... نمیدونم روحم چقدر از حنای نجف روش مونده...خیلی من این روزا دلم هوای پیاده کربلا کرده...شما نمیدونیدبا این دلتنگیامون باید چی کار کنیم...اصلا کی مسئول رسیدگی به دل  تنگ منه...اصلا مگه نه اینکه ابا عبدالله(ع) یعنی پدر  بنده های خدا...اینو کجا خوندم نمیدونم...ولی دلم تنگه گریه های مراسم های توی هتله....دلم تنگه اون لحظه ای که رسیدیم کربلا از دور توی یه غباری حرم پیدا بود نشستیم های های گریه کردیم، خیلی پشیمونم چرا نزدم تو سرم چرا آروم گریه کردم چرا از اونجا تا تل زینیبه هروله کنان نرفتم...نمیدونم....واقعا چه کسی جوابگوی دل تنگ منه....
پاسخ:
عززززیزززز دلم..
وای شما از بچه های راهیان کربلا هستید؟؟؟؟؟؟؟؟
منم به اندازه یه نقطه کوچولو حنا دارم...
هر بار ناخنام رو کوتاه میکردم غصه م میشد..
دعا کنید دوباره امسال بریم...
از الان استرس گرفتم اگه نطلبن چه خاکی به سرم بریزم..
سلام...
داشتم فکر میکردم به پله برقی...یادتونه... همون پله برقی که ما رو از اون حضیض به اوج می رسوند، نجف رو میگم...میرسیدیم کنار صحن نساخته شده حضرت مادر و بعد صحن امیرالمومنین......علیه السلام...چه غم انگیز بود نمازایی که به خاطر کوچیکی صحن نتونستیم بریم تو...چه غم انگیز بود شب وداع اخر...شک دارم که رفته باشم و بیشتر شک دارم که برگشته باشم....
راستی بچه های راهیان گروه شبکه های اجتماعی دارن؟
راستی شما تو مسیر اماممونو ندیدید؟
اگر گروه دارن منو هم وارد میکنید:
09373021029

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">