أنارستان

أنارستان
بایگانی

سوریه درون...سوریه ی برون

سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۱۳ ب.ظ

علاقه ی زیادم به سوریه رفتن را نمیدانم بر چه اساس و معیاری بگذارم...قاعدتا" در رنج معمول نمیگنجد...حضور در سوریه صرفا" جسمانی نیست. با این وضع و حالات درونی اگر سوریه هم بروم توفیری به حالم نمیکند. باز هم سوال و بازهم چاه عمیق ناپیداها...اینهمه سوال و حیرت و سرگشتگی...هیچ چیزی...نمیدانم شاید واقعا" سوریه رفتن بعدی از عروج و خود شناسی بدهد ... ولی اگر منم...بماند!

میدانی! همه ی ما یک سوریه درون داریم...یک جایی که باید برویم و مبارزه کنیم...
جایی که تاوان غفلت سربریدن است...
اجالتا" از رفتن به این سوریه واهمه ای دارم ناگفتنی...مثل بلانسبت همان جانور باوفا میترسم از ورود به عرصه ی سوریه ی درون...
آنقدری که روز و شبم را صرف خواندن و نوشتن میکنم، مبادا فکرش از جلوی چشمم عبور کند...
همچون منی در سوریه بیرون هم در میماند..
والسلام








موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۵
أنارستان

نظرات  (۱)

سلام علیکم.
عذرمیخوام اگر وبلاگ شما محفلی برای درد دل و یاشاید درجه خفیف ترازآن برای من شده.
این چند ماه از زندگیم ب همت عده ای امت حزب الله کوفتم شد.نمیدانم قید کارفرهنگی را ب طور کل بزنم یا خاکی برسر بریزم و همچنان در مردابی ک دذون آن هستم،دست وپابزنم....خسته شدم ازبس خسته م کردن...اشتباه نکنید نه از انجام کارفرهنگی،که شیرینی این خستگی بسیار دلچسب است.از انجام رفتارهایی که حالم رااز یک تشکل کذایی ب هم میزند!
چندین باراست به سرم میزند من هم مثل بقیه زندگی شخصی خودم را داشته باشم و حتی ب درس اخلاقم برسم و عبادتم را سروسامان ببخشم و درگوشه ای دنج مفاتیحم را ازخودم ول نکنم!!
چ کنم ک صحبت های مولایم درگوشم لحظه ای رهایم نمی کند،چ کنم ک هوای شلمچه فراموش نشدنیست،چ کنم صدای صحبت های اساتیدم را نمیتوانم فراموش کنم....
باشد تا بعد.


پاسخ:
سلام علیکم. خواهر یا برادر گرامی.
دست مولایمان بر سرمان باشد ان شاءالله.
نگران نباشید و در عین غصه خوردن و تحمل زخم های روحی مردانه به راهتان ادامه دهید. اگر فکر میکنید در راهی که میرویم راحتی هست...خب خودتان بهتر میدانید که نیست. اما شیرینی چرا...
و فراموش نکنید یکی از سختی های عمیق و عمده خنجر دوست است یا همان درد بچه ارزشی ها و خودمانی تر بگویم گنده کاری بچه مذهبی ها...
هر وقت سینه تان تنگ میشود به این فکر کنید که مولا صاحب الزمان از دست ما چه رنج و زخمی تحمل میکند...وقتی که میگویند با گناه ما او شرمگین میشود...
هر وقت قابل دانستید بنویسید، ما هم درس میگیریم از شما.
خواستید راهی برای ارتباط بگذارید.:-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">